کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویزیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ویزیت
لغتنامه دهخدا
ویزیت . (فرانسوی ، اِ) دیدار. بازدید. || (اصطلاح پزشکی ) عیادت بیمار از طرف پزشک . || (اصطلاح پزشکی ) پایمزد پزشک . حق القدم .
-
واژههای مشابه
-
ویزیت کردن
لغتنامه دهخدا
ویزیت کردن .[ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دیدار کردن . بازدید کردن . || (اصطلاح پزشکی ) عیادت کردن پزشک از بیمار.