کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ویزا
لغتنامه دهخدا
ویزا. (فرانسوی ، اِ) روادید. توشیح و امضای گذرنامه از طرف هیأت سیاسی کشوری که دارنده ٔ گذرنامه قصد رفتن بدان را دارد، و آن به منزله ٔ اجازه ٔ ورود صاحب گذرنامه به آن کشور است .
-
واژههای مشابه
-
گرمه ویزا
لغتنامه دهخدا
گرمه ویزا. [ گ َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) همان گرمه ویز است . رجوع به گرمه بیز شود.
-
جستوجو در متن
-
روادید
لغتنامه دهخدا
روادید. [ رَ ] (اِ مرکب ) عبارت و امضایی است که نوشته ای را دارای اعتبار می سازد مانند روادید کنسول روی گذرنامه ها. ویزا .