کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ویره
لغتنامه دهخدا
ویره . [ ] (اِخ ) دهی است جزءبخش شهریار شهرستان تهران . در جلگه واقع و معتدل است . سکنه ٔ آن 247 تن و آب آن از قنات و محصول آن غلات ،صیفی ، چغندرقند، باغات سیب قندک و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد و از طریق علیشاه عوض و قاسم آباد میتوان ماشین ...
-
ویره
لغتنامه دهخدا
ویره . [ رَ/ رِ / وَ رَ / رِ / وِ رَ / رِ ] (اِ) آن رستنی است که ساق ندارد و بر درخت پیچد و بالا رود مانند کدو و بر زمین پهن شود چون هندوانه و خربزه و امثال آن . (انجمن آرا) (آنندراج ). درختی است که ساق ندارد و بر زمین پهن شود مانند بیاره ٔ خربزه و ه...
-
واژههای مشابه
-
دره ویره
لغتنامه دهخدا
دره ویره . [ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد. واقع در 18هزارگزی شمال خاوری اشترینان و کنار راه مالرو دره میانه به دره گرگ ، با 106 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).