کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ولعة
لغتنامه دهخدا
ولعة. [ وَ ل َ ع َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ والع، به معنی دروغ گوی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
ولعة
لغتنامه دهخدا
ولعة. [ وُ ل َ ع َ ] (ع ص ) مرد آزمند به چیزی بی فایده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (از مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
ولات
لغتنامه دهخدا
ولات . [ وُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ والی . (السامی فی الاسامی ). رجوع به ولاة و والی شود.
-
ولاة
لغتنامه دهخدا
ولاة. [ وُ ] (ع ص ، اِ)ولات . ج ِ والی . (اقرب الموارد). رجوع به والی شود.
-
جستوجو در متن
-
ولع
لغتنامه دهخدا
ولع. [ وَ ] (ع مص ) وَلَعان . سبک و خوار گردیدن . || دروغ گفتن . || ربودن . || ماادری ما ولعه ؛ نمیدانم چه چیز بازداشت او را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
غروی
لغتنامه دهخدا
غروی . [ غ َرْ وا ] (ع اِ) شگفت ، یقال : لا غروی ؛ ای لاعجب . غَرْو. رجوع به غَرْو شود. || (اِمص ) برانگیختگی و تحریض به دشمنی . اسم است اغراء را. (منتهی الارب ) (آنندراج ): اَغْراه ُ به اغراء؛ ولعه به و حضه علیه ، و الاسم الغَرْوی ̍. (قطر المحیط).
-
والع
لغتنامه دهخدا
والع. [ ل ِ ] (ع ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کذاب . (از اقرب الموارد) (المنجد). دروغ زن . (مهذب الاسماء). ج ، وَلَعَة. || ولع والع؛ کذب عظیم . (اقرب الموارد). دروغ بزرگ . (ناظم الاطباء) (المنجد). || (اِ) کار. (منتهی الارب ...
-
اغراء
لغتنامه دهخدا
اغراء. [ اِ ] (ع مص ) آزمند گردانیدن . یقال : اُغری به (مجهولاً)؛ یعنی آزمند آن گردید و اغراء به ؛ آزمند آن گردانید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آزمند گردانیدن . (آنندراج ). آزمند گردانیدن بچیزی و تحریض کردن بر آن : اغراه به اغراءً؛ ولعه و حضه علی...