کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وغواغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وغواغ
لغتنامه دهخدا
وغواغ . [ وَغ ْ ] (اِ صوت ) وغ وغ . بانگ سگ . هاف هاف . (یادداشت مرحوم دهخدا). عوعو.
-
واژههای همآوا
-
وقواق
لغتنامه دهخدا
وقواق . [ وَق ْ ] (اِخ ) نام جزیره ای است از جزایر دریا، و بعضی گویند نام کوهی است و در آن معدن طلاست و مردم آنجا جمیع ظروف و اوانی خود و زنجیر و قلاده ٔ سگان از طلا کنند و بوزینه و میمون در آنجا بسیار است و آنها را خانه جاروب کردن و هیزم از جنگل آور...
-
وقواق
لغتنامه دهخدا
وقواق . [ وَق ْ ] (ع ص ) مرد بددل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جبان و ترسو، مثل وکواک . (اقرب الموارد). || (اِ) درختی است که از آن دوات سازند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). درختی که در قدیم از چوب آن دوات می ساختند.
-
جستوجو در متن
-
عوعو
لغتنامه دهخدا
عوعو. [ ع َ ع َ / عُو عُو ] (اِ صوت ) بانگ سگ . فریاد سگ . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به آنندراج شود. پارس . عَفعَف . هَفهَف . هافهاف . وغوغ . وغواغ . واغواغ . وعوع . نُباح . (منتهی الارب ) : ازبرای جیفه عوعو تا به کی همچون کلاب بر سر مردار تا کی چو...
-
هاف هاف
لغتنامه دهخدا
هاف هاف . (اِ صوت ) آواز سگ و خاصه سگ پیر. هَفهَف . عَفعَف . عوعو. پارس . وغوغ . وغواغ . واغ واغ . وعوع . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به پارس شود. || (اِ) سگ در زبان اطفال . (یادداشت مؤلف ).
-
پارس
لغتنامه دهخدا
پارس . (اِ) آواز سگ . بانگ سگ . علالای سگ .عَوعَو. هفهف . عفعف . وَغواغ . وَعوع . وَکوَک . نوف .- پارس کردن ؛ عوعو کردن سگ . نوفیدن . بانگ کردن سگ به شب چون غریبی نزدیک شود.- امثال :سگ در خانه ٔ صاحبش پارس میکند ؛ یعنی هر کس در خانه ٔ خویش یا نزد ک...
-
عفعف
لغتنامه دهخدا
عفعف .[ ع َ ع َ ] (اِ صوت ) آواز سگ . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حکایت آواز سگ . بانگ سگ . پارس . عوعو. نباح . واغ واغ . وعوع . وغواغ . وغوغ . هاف هاف . هفهف : سگ عفعفک کند چو بدو نانکی دهی دم لابگک کند بنشیند پس درک . خاقانی .از عفعف جحد برنگردی زنه...