کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وعساء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وعساء
لغتنامه دهخدا
وعساء. [ وَ ] (ع ص ،اِ) پشته ٔ ریگ نرم که تره های نیکو روید در وی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).- امکنة وعساء ؛ جاهای نرم ریگ ناک . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
وعثاء
لغتنامه دهخدا
وعثاء. [ وَ ] (ع اِ) مشقت و سختی سفر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زحمت و مشقت و سختی سفر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : جمعی از یاران وفا و اخوان صفا که وعثاء سفر به حضور همایونشان سهولت حضر داشت . (جهانگشای جوینی ).
-
جستوجو در متن
-
وعس
لغتنامه دهخدا
وعس . [ وُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اوعس . به معنی زمینهای نرم ریگناک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جج ، اواعس . (از اقرب الموارد). || ج ِ وعساء. (ناظم الاطباء). رجوع به وعساء شود.