کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وطآة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وطآة
لغتنامه دهخدا
وطآة. [ وَ طَ ] (ع مص ) نرم و آسان گردیدن . (از اقرب الموارد): صار وطیئاً. (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
وطآت
لغتنامه دهخدا
وطآت . [ وَ طَ ] (ع اِ) ج ِ وطئة (وَطاءة) : و تلال از وطآت سواران و اسبان پایمال شد. (جهانگشای جوینی ). و کوههایی که ... از وطآت خیول و جمال شکسته گردن وپایمال گشت . (جهانگشای جوینی ). رجوع به وطئة شود.
-
جستوجو در متن
-
وج
لغتنامه دهخدا
وج . [ وَج ج ] (اِخ ) وادیی است در طایف .یکی از جنگهای پیغمبر در این مکان بوده است . (از معجم البلدان ). وادیی است به طائف یا طائف کذا فی الشمس و یا شهری است در آن و آن در میان کوه مخترق و اصیحرین واقع است . منه الحدیث : آخر وطاة وطئها اﷲ بوج و مراد ...
-
مرزز
لغتنامه دهخدا
مرزز. [ م ُ رَزْ زَ ] (ع ص ) طعام مرزز؛ طعام با برنج پخته . (از منتهی الارب ). طعامی که در آن برنج به کار برده باشند. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || قرطاس مرزز؛ کاغذ آهار و مهره یافته . (منتهی الارب ). مصقل . (از اقرب الموارد). مهره زده . مهره ...