کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وسوط
لغتنامه دهخدا
وسوط. [ وَ ] (ع اِ) نوعی از خیمه ٔ مویین یا خانه ٔ کوچک از خانه های مویین . || (ص ) ناقه ای که پر کند آوند را از شیر. || ناقه ای که بر سر و پشت وی بار کنند و قید و بند ننمایند آن را. || ناقه ای که بر حمل آن بر یک سال چهل روز برافزایند. (منتهی الارب )...
-
وسوط
لغتنامه دهخدا
وسوط. [ وُ ] (ع مص ) در میان شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به وَسْط شود.
-
جستوجو در متن
-
در میان
لغتنامه دهخدا
در میان . [ دَ ] (ق مرکب ، حرف اضافه ٔ مرکب ) (از: در + میان ) مابین و وسط. (آنندراج ). میان . (ناظم الاطباء). خلال . (منتهی الارب ). و رجوع به میان شود : از مجره و زمی و آسمان تو بکنار وغم تو در میان . نظامی .طره و بادصبا بر سر رویت دارنددر میان حرف...