کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وزیر دفتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نخست وزیر
لغتنامه دهخدا
نخست وزیر. [ ن ُ خ ُ / ن َ خ ُ وَ ] (اِ مرکب ) رئیس الوزراء. (لغات فرهنگستان ).
-
شمس وزیر
لغتنامه دهخدا
شمس وزیر.[ ش َ س ِ وَ ] (اِخ ) قهرمان نیکونهاد داستان «امیر ارسلان ، مقابل قمر وزیر و در تداول به هر شخص خوش طینت اطلاق شود، در مقابل قمر وزیر. (فرهنگ فارسی معین ).
-
شهاب وزیر
لغتنامه دهخدا
شهاب وزیر. [ ش ِ ب ِ وَ ] (اِخ ) وزیر سلطان سنجر. وی را در سال 538 هَ . ق . سربازان غز در بخارا بقتل رساندند. (تاریخ بخارا ص 30). و نیز رجوع به تتمه ٔ صوان الحکمه ص 112 و ابوالقاسم عبداﷲبن علی شود.
-
اﷲآباد وزیر
لغتنامه دهخدا
اﷲآباد وزیر.[ اَل ْ لاه دِ وَ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان کشکوئیه شهرستان رفسنجان ، در 43 هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 7 هزارگزی خاوری شوسه ٔ رفسنجان به یزد. سکنه ٔ آن 15 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
رشیدالدین وزیر
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین وزیر. [ رَ دُدْ دی وَ ] (اِخ ) رشیدالدین فضل اﷲ همدانی . رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲ...) شود.
-
صاعد وزیر
لغتنامه دهخدا
صاعد وزیر. [ ع ِ دِ وَ ] (اِخ ) رجوع به صاعدبن مخلد شود.
-
شهر وزیر
لغتنامه دهخدا
شهر وزیر. [ ش َ رِ وَ ] (اِخ ) نام شهری است . بعید نیست که «گیث » یا «جیث » با شهر جدیدی که شهر وزیر یا وزیر نام دارد یکی باشد و احتمال دارد پس از حمله ٔ مغول و صدماتی که جنگهای امیر تیمور ببار آورد شهر وزیر بجای گیث ساخته شده باشد. شهروزیر در کتاب ا...
-
قلعه وزیر
لغتنامه دهخدا
قلعه وزیر. [ ق َ ع َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، واقع در 3هزارگزی خاور قدمگاه موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 249 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . ر...
-
باغ وزیر
لغتنامه دهخدا
باغ وزیر. [ غ ِ وَ ] (اِخ ) باغی بوده است در اول حدغور از جانب هرات : منزل نخستین باشان بود و دیگر خیسار ودیگر بریان و آنجا دو روز ببود تا لشکر بتمامی در رسید پس از آنجا به پاررفت و دو روز ببود و از آنجا به چشت رفت واز آنجا بباغ وزیر، بیرون . و آن رب...
-
باغ وزیر
لغتنامه دهخدا
باغ وزیر. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز که در 7 هزارگزی باختر شبستر و 4 هزارگزی شوسه و راه آهن مرند به تبریز واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 197 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول...
-
چمن وزیر
لغتنامه دهخدا
چمن وزیر. [ چ َ م َ وَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ناوکش بخش چگنی شهرستان خرم آباد که در 15 هزارگزی جنوب خاوری سراب دره و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ خرم آباد به کوهدشت واقع است .جلگه و معتدل است و 48 تن سکنه دارد. آبش از سراب دره ، محصولش غلات ، حبوبات...
-
حسنک وزیر
لغتنامه دهخدا
حسنک وزیر. [ ح َ س َ ن َ ک ِ وَ ] (اِخ ) رجوع به ابوعلی حسن بن محمد میکالی و حسنک میکال شود.
-
حسنی وزیر
لغتنامه دهخدا
حسنی وزیر. [ ح َ ی ِ وَ ] (اِخ ) حسین پاشابن عبدالکریم موره وی رومی متخلص به حسنی . مدتی والی بود و در 1294 هَ . ق . درگذشت .دیوان شعر او ترکی است . (هدیة العارفین ج 1 ص 329).
-
حسن وزیر
لغتنامه دهخدا
حسن وزیر. [ ح َ س َ ن ِ وَ ] (اِخ ) رجوع به حسنک وزیر و نظام الملک و حسن مهلبی شود.
-
وزیر آل محمد
لغتنامه دهخدا
وزیر آل محمد. [ وَ رِ ل ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) لقب ابوسلمه حفص بن سلیمان خلال است . او را به سال 133هَ .ق . به امر خلیفه بکشتند و او اول کسی است که در اسلام لقب وزیر یافت . (حبیب السیر 1:270). رجوع به کامل ابن اثیر 5:193 شود.