کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورشو
لغتنامه دهخدا
ورشو. [ وَ ش َ / ش ُ ] (اِ) فلزی سفید به رنگ سیم . فلز مرکبی را گویند نقره مانند که در شهر ورشو از آن ظروف و اوانی میسازند. (ناظم الاطباء). آلیاژی از نیکل 20% و روی 35% و مس 45% که به خوبی ذوب و به آسانی قالب گیری میشود، از این جهت ساختن اسبابهای مخت...
-
ورشو
لغتنامه دهخدا
ورشو. [ وَ ش َ / ش ُ ] (اِخ ) پایتخت کشور لهستان واقع در روی رود ویستول و دارای 1100000 تن جمعیت . (ناظم الاطباء). این شهر در 325میلی مشرق برلین واقع شده است . آلمانها در سالهای 1939-1945 آن را اشغال کردند. و جنبش های مقاومت برای آزادی در آن به وجودآ...
-
جستوجو در متن
-
وارسوویه
لغتنامه دهخدا
وارسوویه . [ ی ِ ] (اِخ ) تلفظی از ورشو. وارشووه پایتخت لهستان . رجوع به ورشو شود.
-
وارشو
لغتنامه دهخدا
وارشو. [ ش ُ ] (اِخ ) تلفظی از ورشو، پایتخت لهستان . رجوع به ورشو و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
لوبلن
لغتنامه دهخدا
لوبلن . [ لو ل َ ] (اِخ ) نام شهری از پلنی (لهستان ) واقع در جنوب شرقی ورشو. دارای 122000 تن سکنه .
-
زامنهوف
لغتنامه دهخدا
زامنهوف . [ م ِ هَُ ] (اِخ ) لازاروس لودویک (1859 - 1917). مخترع لغت اسپرانتو، از یهودیان لهستان بوده و در ورشو متولد شده و پیشه ٔ وی ساختن عینک بوده است . (از الموسوعة العربیه ). در فرهنگ اعلام وبستر وی کحال و لغت شناسی روسی که در ورشو به کار کحالی ...
-
کیلتسه
لغتنامه دهخدا
کیلتسه . [ ی ِ س ِ ] (اِخ ) شهری است در لهستان که در شمال ورشو واقع است و 109000 تن سکنه و بناهای زیبائی دارد. این شهردارای کارخانه های ذوب فلزات و صنایع شیمیائی است . (از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کیلسه شود.
-
ژیرار
لغتنامه دهخدا
ژیرار. (اِخ ) (فیلیپ دو) نام یکی از مخترعین فرانسوی ، متولد در لورمارن (ولکوز). وی به دعوت الکساندر اول امپراطور روسیه به لهستان رفت و نزدیک شهر ورشو کارخانه ٔ ریسندگی تأسیس کرد و مهندس نامی کارخانه های لهستان گردید (1775-1845 م .).
-
پیوترو کوف
لغتنامه دهخدا
پیوترو کوف . [ ی ُ رُ کُف ْ ] (اِخ ) ایالتی به لهستان از طرف شمال به ورشو، و از سوی مشرق به ادونه ، از جانب جنوب بکیلیچه ، و از جهت مغرب به ایالت کالیش محدود میباشد و 12250 هزار گز مربع مساحت دارد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
کوری
لغتنامه دهخدا
کوری . (اِخ ) ماری . همسر پیر کوری . دانشمند و فیزیکدان و برنده ٔ جایزه ٔ نوبل مربوط به فیزیک و شیمی و کاشف رادیوم و پلونیوم . وی در ورشو دیده به جهان گشود و مقدمات علوم را پیش پدر خودآموخت و به علت وارد شدن در سازمان انقلابی دانشجویان مصلحت چنان دید...
-
شوپن
لغتنامه دهخدا
شوپن . [ ش ُ پ َ ] (اِخ ) فردریک فرانسوا (1810 - 1849 م .). آهنگساز معروف و وطن پرست لهستانی . وی اصلاً فرانسوی بود و در خانواده ای نسبةً ثروتمند در نزدیکی ورشو بدنیا آمد. از کودکی رنجور و ضعیف بود و از طفولیت به آموختن پیانوپرداخت و در این راه زحمت ...
-
لهستان
لغتنامه دهخدا
لهستان . [ ل ِ یا ل َ هَِ ] (اِخ ) پُلُنی . کشوری به اروپا، محدود از شمال به دریای بالتیک ، از جانب مشرق به روسیه واز جانب جنوب به رومانی و از مغرب به آلمان . دارای 388328 گز مربع مساحت و بر حسب سرشماری 14 فوریه ٔ 1949 م . دارای 24 میلیون تن سکنه . پ...
-
پلتسک
لغتنامه دهخدا
پلتسک . [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) نام شهری در لهستان بر کنار رود نارِف . دارای نوزده هزار سکنه . بسال 1806م . فرانسویان در این محل روسها را شکست دادند. (قاموس الاعلام ترکی ). در ماده ٔ پلوچوق تلفظ ترکی بلتسک آمده است : پلوچوق نام قصبه ٔ مرکزی وویوودی است در...
-
بلغارستان
لغتنامه دهخدا
بلغارستان . [ ب ُ رِ ] (اِخ ) جمهوری سوسیالیستی واقع در جنوب شرقی اروپا در شبه جزیره ٔ بالکان . وسعت آن 110840 کیلومتر مربع و جمعیتش 7629254 تن است . از شمال به دریای سیاه از جنوب به قسمت اروپایی ترکیه و یونان ، از غرب به یوگسلاوی ، و از شرق به رومان...