کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورسان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورسان
لغتنامه دهخدا
ورسان . [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش دستجرد شهرستان قم ، در یک هزارگزی راه فرعی دستجرد به سرهه رود. سکنه 308 تن . آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آنجا غلات ، بنشن ، باغات انگور، بادام و قیسی و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
-
واژههای همآوا
-
ورثان
لغتنامه دهخدا
ورثان . [ وَ ] (اِخ ) شهری است در حدود آذربایجان در دوفرسخی رس و هفت فرسخی بیلقان . (معجم البلدان ). رجوع به ورتان شود.