کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورتج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورتج
لغتنامه دهخدا
ورتج . [ وَ ت َ ] (اِ) کرک و بلدرچین و وردیج و ورتاج . (ناظم الاطباء).
-
ورتج
لغتنامه دهخدا
ورتج . [ وَ ت ِ ] (اِ) ورتیج . (فرهنگ فارسی معین ) : دل ز عشقت سحر مطلق میکندهمچو ورتج حق یلقلق میکند. انوری (از فرهنگ فارسی معین از صحاح الفرس ).رجوع به ورتیج شود.
-
جستوجو در متن
-
ورتیج
لغتنامه دهخدا
ورتیج . [ وَ ] (اِ) وردیج . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طائری است که آن را سلوی و سمانی گویند. (برهان ). سمانی . (دهار). کرک . (برهان ) (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). بلدرچین . (برهان ) (ناظم الاطباء). بدبده . سلوی . (برهان ) (صراح ) (مج...