کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وحدت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وحدت
لغتنامه دهخدا
وحدت . [ وَ دَ ] (ع مص ) یگانه شدن . (غیاث اللغات ). || (اِمص ) یکتایی . یگانگی . انفراد. (ناظم الاطباء). تنهایی . (ناظم الاطباء) (غیاث ) : مرا آیینه ٔ وحدت نماید صورت عنقامرا پروانه ٔ عزلت دهد ملک سلیمانی . خاقانی .وحدت گزین و همدمی از دوستان مجوی ت...
-
وحدت
لغتنامه دهخدا
وحدت . [ وَدَ ] (اِخ ) طهماسب قلی خان ، از شاعران و از مردم کرمانشاه و از سران ایل کلهر بود و مدت سی سال در تهران به سر برد و به سال 1311 هَ . ق . در هفتادسالگی در تهران درگذشت . غزلهای عرفانی دارد و این غزل ازوست :از یک خروش یارب شب زنده دارهاحاجت ر...
-
واژههای مشابه
-
وحدت وجود
لغتنامه دهخدا
وحدت وجود. [ وَ دَ ت ِ وُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح صوفیه ) موجودات را همه یک وجود حق سبحانه و تعالی دانستن و وجود ماسوی را محض اعتبارات شمردن چنانچه موج و حباب و گرداب و قطره و ژاله همه را یک آب پنداشتن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).یکی از مس...
-
وحدت هندوستانی
لغتنامه دهخدا
وحدت هندوستانی . [ وَ دَ ت ِ هَِ ] (اِخ ) شیخ محمد، از شاعران و از مردم کلکته از اعمال بنگاله و پدرش از قضات آن شهر بود. (ریاض العارفین ص 623، 624).
-
خانه ٔ وحدت
لغتنامه دهخدا
خانه ٔ وحدت . [ ن َ / ن ِ ی ِ وَ دَ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از قبر. گور. مدفن .
-
واژههای همآوا
-
وحدة
لغتنامه دهخدا
وحدة. [ وَ ح ِ دَ ] (ع ص ) مؤنث وحد. زن یگانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وحد شود.
-
وحدة
لغتنامه دهخدا
وحدة. [ وَ دَ ](ع مص ) وحادة. وحودة. وحود. وحد. حدة. تنها و یکتا ماندن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). یگانه شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). یکی بودن . (آنندراج ). || (اِمص ) یگانگی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). یکتایی . || تنهایی . (آن...
-
وهدة
لغتنامه دهخدا
وهدة. [ وَ دَ ] (ع اِ) وهد. زمین پست و هموار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). زمین پست و نشیب و هموار. (غیاث اللغات از نصاب و صراح ).
-
جستوجو در متن
-
فرق الثانی
لغتنامه دهخدا
فرق الثانی . [ ف َ قُث ْ ثا ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح صوفیه ) آن شهود قیام خلق به حق و رؤیت وحدت در کثرت و کثرت در وحدت بدون احتجاب به یکی از آنها از دیگری است . (تعریفات ).
-
اثنینیت
لغتنامه دهخدا
اثنینیت . [ اِ ن َ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) دوگانگی .- قائلین به اثنینیت ؛ ثنویّین .|| مؤلف کشاف اصطلاحات آرد: بودن طبیعت است که دارنده ٔ دو وحدت باشد و مقابل آن ، بودن طبیعت است که دارنده ٔ وحدت یگانه و یا دارای وحدتهای بسیار باشد و مراد از دو...
-
وحدات
لغتنامه دهخدا
وحدات . [ وَ ح َ ] (ع اِ) ج ِ وحدة، وحدت : وحدات هشتگانه ٔ تناقض .
-
پیروزه گنبد
لغتنامه دهخدا
پیروزه گنبد. [ زَ / زِ گُم ْ ب َ ] (اِ مرکب ) گنبد پیروزه ای . گنبد از فیروزه . || کنایه از فلک و آسمان : کوس وحدت زن در این پیروزه گنبد کاندرواز نوای کوس وحدت بر، نوائی برنخاست .خاقانی .