کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وحدانیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وحدانیت
لغتنامه دهخدا
وحدانیت . [ وَ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) احدیت . حالت یگانه . (اقرب الموارد) (المنجد). یکتایی . یگانگی . تنهایی و یگانگی و وحدت . (ناظم الاطباء): قسم به وحدانیت خدا : ز هر شمعی که جویی روشنایی به وحدانیتش یابی گوایی . نظامی .به وحدانیت حق جل و علا...
-
جستوجو در متن
-
فردانیت
لغتنامه دهخدا
فردانیت . [ ف َ نی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) وحدانیت . یگانگی . یکتایی . (ناظم الاطباء). فردیت .
-
یکانگی
لغتنامه دهخدا
یکانگی . [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) یگانگی . وحدانیت . بی مانندی . رجوع یه یگانگی شود.
-
موحدانه
لغتنامه دهخدا
موحدانه . [ م ُ وَح ْ ح ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به موحد. مانند کسی که معتقد به وحدانیت خداوند عالم است . (ناظم الاطباء).
-
تعین ثانی
لغتنامه دهخدا
تعین ثانی . [ ت َ ع َی ْ ی ُ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نزد صوفیان عبارت از مرتبه ٔوحدانیت است . (از فرهنگ مصطلحات عرفا) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
وحدة
لغتنامه دهخدا
وحدة. [ وَ دَ ](ع مص ) وحادة. وحودة. وحود. وحد. حدة. تنها و یکتا ماندن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). یگانه شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). یکی بودن . (آنندراج ). || (اِمص ) یگانگی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). یکتایی . || تنهایی . (آن...
-
رازق
لغتنامه دهخدا
رازق . [ زِ ] (ع ص ) رساننده ٔ روزی . (از اقرب الموارد). پیدا کننده ٔ روزی و دهنده ٔ آن . (آنندراج ). روزی دهنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) : و همه به وحدانیّت خالق و رازق خویش معترف میباشند. (کلیله و دمنه ).پس معانی همچو اعیان خلقهاست رازق خ...
-
توحید الهی
لغتنامه دهخدا
توحید الهی . [ ت َ / تُو دِ اِ لا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنست که حق تعالی از ازل آزال به نعت خود نه به توحید دیگری همیشه به وحدت و وحدانیت و نعت فردانیت موصوف بوده و تا ابد هست . (از فرهنگ علوم عقلی ). رجوع به توحید و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
مجال دادن
لغتنامه دهخدا
مجال دادن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) فرصت دادن : به مجرمان در بیگانگی مزن زنهارمجال رخنه به ناموس اتحادمده . طالب آملی (از آنندراج ). || جولانگاه دادن . میدان دادن : بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی به کجا روم ز دستت که نمی دهی مجالی . سعدی .عزت فرد...
-
انفراد
لغتنامه دهخدا
انفراد. [ اِ ف ِ ] (ع مص ) یگانه شدن و تنها گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). تنها شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). استفراد. (یادداشت مؤلف ). تفرد. وحدت . وحدانیت . || تنها کردن کاری . (منتهی الارب ) (ناظ...
-
ثعالبة
لغتنامه دهخدا
ثعالبة. [ ث َ ل ِ ب َ ] (اِخ ) فرقه ای از پانزده فرقه ٔ خوارج . (مفاتیح العلوم ) (بیان الادیان ). از اصحاب ثعلب بن عامر. این فرقه ولایت را درباره ٔ کودکان شرط دانند. خواه کوچک باشند یا بزرگ تا زمانی که انکار وحدانیت الهی بعد از رسیدن به حد بلوغ از آن...
-
الهیات
لغتنامه دهخدا
الهیات . [ اِ لا هی یا] (ع اِ) ج ِ اِل̍هیَّة. رجوع به الهیة شود. || آنچه مربوط به «اله » باشد. مباحث و مسائل علم الهی که یکی از فنون حکمت است . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). || حکمت الهی (بمعنی اعم ). حکمت مابعدالطبیعه . علم اعلی (عقل و آثار آن در ع...
-
رتق
لغتنامه دهخدا
رتق . [رَ ] (ع ص ) بسته ، و منه قوله تعالی : کانتا رتقاً ففتقناهما. (قرآن 30/21). ج ِ رَتَقة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (در اصطلاح فقه ) هو ان یکون الفرج ملتحماً لیس فیه مدخل لدخول . (یادداشت مرحوم دهخدا) (از ناظم الاطباء). آن است ...
-
معترف
لغتنامه دهخدا
معترف . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) مرد مقر به گناه خود. (آنندراج ). آن که اعتراف می کند و اقرار می نماید نادانی و گناه خویش را. (ناظم الاطباء). || اقرارکننده . (غیاث ) (آنندراج ). خستو. مقر. مُذعِن . اعتراف کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و حال آنکه...