کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وجیزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
وجیزة
لغتنامه دهخدا
وجیزة. [ وَ زَ ] (ع ص ) مؤنث وجیز. ملخص . کوتاه . خلاصه . موجز. رجوع به وجیز شود.
-
جستوجو در متن
-
کناش
لغتنامه دهخدا
کناش . [ ک ُن ْ نا ] (ع اِ) خلاصه . ملخص . تلخیص . اختصار. وجیزه : کناش فخر رازی . و شاید به معنی اصول باشد و شاید به معنی مطالبی بی سامان و بی ترتیب در کتابی نوشته باشد از کنشاء به معنی جعد. قطط. قبیح الوجه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مجموعه ٔ...
-
ابن برهان
لغتنامه دهخدا
ابن برهان . [ اِ ن ُ ب َ ] (اِخ ) ابوالفتح احمدبن علی . وفات 520 هَ .ق . فقیه . شاگرد غزالی و ابوبکر چاچی و غیرهما. کتاب وجیزه در اصول فقه و نیز کتاب وصول الی الاصول تألیف اوست . چند روزی نیز در نظامیه تدریس کرده است .
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی زیاد سُلَّمی کوفی . شیخ طوسی او را در شمار اصحاب صادق (ع ) آورده ، لیکن او را اسماعیل بن زیاد خوانده است ، ولی نجاشی ابن ابی زیاد گفته . شرح احوال او در کتب رجال متأخر مانند خلاصة و حاوی و بلغة و وجیزه نیز آمده است . ...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن سعد احوص اشعری قمی . شیخ طوسی در رجال وی را در عداد اصحاب رضا (ع ) شمرده و ثقة دانسته . علامه ٔ حلّی در خلاصةالاقوال و صاحبان کتاب الحاوی و بلغة و وجیزة و جز ایشان نیز وی را یاد کرده اند. (تنقیح المقال ج 1 ص 134).
-
علی مراکشی
لغتنامه دهخدا
علی مراکشی . [ ع َ ی ِ م َرْ را ک ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان اقاوی الاصل . مشهور به مراکشی . وی فقیه و نحوی و از قبیله ٔ بنی صالح در سوس اقصی بود و در سال 910 هَ . ق . در حضرة مکناسیة درگذشت . او راست : 1- اجوبة حسان در فقه . 2- شرح برمنظومه ٔ ...
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمد همدانی . شیخ طوسی در رجال گاهی او را در عداد اصحاب امام جواد محمدبن علی (ع ) و گاهی در شمار اصحاب امام هادی علی بن محمد الجواد (ع ) ذکر کرده است و گوید: ثقه است . در خلاصه و رجال ابن داود و وجیزه و بلغة و حاوی نیز عین ه...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن بکر کوفی . ثقة است . نجاشی گوید: کتابی دارد که ما آنرا بوسیله ٔ ابراهیم بن سلیمان از وی روایت کنیم در خلاصه ٔ علامه و رجال ابن داود و حاوی وجیزه و بلغه نیز ذکر او آمده است . شیخ طوسی در فهرست ، وابن شهرآشوب ، او و اسماعیل ...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی سِمال یا سَمّال . وی و برادر او ابراهیم پسران ابوبکر محمدبن الربیع ابی السمال سمعان بن هُبَیرةبن مساحق بن بُحَیربن عمیربن اسامةبن نصربن قُعَین بن حرث بن ثعلبة دَوْدان بن اسدبن خزیمه اند. نجاشی نسب او را چنین آورده ، و ...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی خالد. شیخ طوسی در رجال خود وی را از اصحاب صادق (ع ) شمرده گوید: نام او محمدبن مهاجربن عبید ازدی کوفی است . و نجاشی نیز او را چنین معرفی کرده و گوید: پدرش از ابوجعفر باقر(ع ) و خود او از ابوعبداﷲ صادق (ع ) روایت کند. و ...
-
خلاصه
لغتنامه دهخدا
خلاصه . [ خ ِ / خ ُ ص َ ] (ع اِ) خلاصة. پاکیزه ترین و خالص ترین و بهترین اجزاء و مواد یک چیز. گزیده ٔ هر چیزی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). سُلافَه . سلاف . زُبدَه . خِلاص . (یادداشت بخط مؤلف ). منتخب . انتخاب...
-
قمی
لغتنامه دهخدا
قمی . [ ق ُم ْ می / می ](اِخ ) عباس (حاج شیخ ...) ابن محمدرضابن ابوالقاسم . از علما و محدثان معروف عصر حاضر بود. در قم متولد شد و معلومات ابتدائی را در آن شهر فراگرفت و به سال 1316 هَ . ق . به نجف رفت و از محضر درس حاج میرزا حسین نوری محدث استفاده ها...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن ابی بکر طبری معروف به محب ّ طبری و ملقب به محب ّالدین مکی شافعی . مولد او در 615 هَ . ق . و وفات او را صاحب کشف الظنون در غالب مواضع به سال 694 و در دو مورد 696 و در یک جا 693 گفته است . وی درک صحبت ابوالعبا...
-
اسحاق
لغتنامه دهخدا
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم حُضَینی . صاحب تنقیح المقال گوید:حضینی بر وزن زبیری باشد منسوب بابی ساسان تابعی از بنی رقاش ، و آن بطنی است از بکربن وائل از عدنان و نام ابوساسان حضین بن منذربن حرث بن وعلةبن مجالدبن یثربی بن ریان بن حرث بن مالک بن ش...