کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واکت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واکت
لغتنامه دهخدا
واکت . [ ک ِ ] (ع ص ) شتری که آرنج وی برگردد و بر پهلو درخورد و مجروح گرداند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ناکت . (اقرب الموارد). رجوع به ناکت شود.
-
واژههای همآوا
-
وعکة
لغتنامه دهخدا
وعکة. [ وَ ک َ ] (ع اِ) حربگاه . (منتهی الارب ). رزمگاه . (ناظم الاطباء). || انبوهی شتران بر آبخور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم است ایعاک را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کارزار شدید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب ...