کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
والبی
لغتنامه دهخدا
والبی . [ ل ِ ] (اِخ ) علی بن ابی طلحة، او راست تفسیر. (یادداشت مؤلف ).
-
والبی
لغتنامه دهخدا
والبی . [ ل ِ بی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به والب که حیی است از بنی اسد. (الانساب سمعانی ).
-
واژههای مشابه
-
علی والبی
لغتنامه دهخدا
علی والبی . [ ع َ ی ِ ل ِ ] (اِخ ) ابن سالم بن مخارق والبی . مولای عباس بن عبدالمطلب . متوفی در سال 123 هَ . ق . او را تفسیر است برقرآن کریم . (از هدیة العارفین بغدادی ج 1 ص 667).
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سالم بن مخارق والبی ، مولای عباس بن عبدالمطلب . رجوع به علی والبی شود.
-
ابوخالد
لغتنامه دهخدا
ابوخالد. [ اَ ل ِ ] (اِخ ) والبی ، مسمی بهرمز. محدث است .
-
زایدة
لغتنامه دهخدا
زایدة. [ ی ِ دَ ] (اِخ ) زائدة. ابن نشیط کوفی از ابوخالد والبی نقل حدیث کند و فرزند وی عمران و نیز قطربن خلیفه از وی روایت دارند. ابن حبان وی را در ثقات آورده است . (از تهذیب التهذیب ).
-
اسحاق
لغتنامه دهخدا
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن غالب اسدی کوفی . شیخ طوسی در رجال خود وی را از اصحاب صادق (ع ) شمرده . نجاشی او را والبی اسدی و صلیب العربیه خوانده است ، گوید او و برادرش عبداﷲ دو شاعر بوده اند و از ابوعبداﷲ روایت کند. و او راست کتابی که چند تن از اصحاب ما...
-
طسم
لغتنامه دهخدا
طسم . [ طا سین ْ میم ْ ](اِخ ) در مفتتح سوره های الشعراء و القصص از حروف مقطعه ٔ اوایل پاره ای از سوره های قرآن است ، و مفسران رادر معنی آن اختلافات بسیار است . ابوالفتوح رازی در تفسیر خویش آورده که والبی گوید: نامی است از نامهای خدا. عکرمه گفته که ع...