کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والاشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
والاشان
لغتنامه دهخدا
والاشان . (ص مرکب ) بلندمرتبه . (ناظم الاطباء). والامقام . عالی رتبت .
-
جستوجو در متن
-
والاجاه
لغتنامه دهخدا
والاجاه . (ص مرکب ) والامقام . عالیمقام . بلندمرتبه . والاشان .
-
والامرتبت
لغتنامه دهخدا
والامرتبت . [ م َ ت َ ب َ ](ص مرکب ) والامقام . عالی مرتبه . بلندمرتبت . والاشان .
-
والاجناب
لغتنامه دهخدا
والاجناب . [ ج َ] (ص مرکب ) والاحضرت . عالی مقام . والاشان : بلبل گفتا که گل به ز شکوفه است از آنک شاخ جنیبت کش است گل شده والاجناب .خاقانی .
-
والاقدر
لغتنامه دهخدا
والاقدر. [ ق َ ] (ص مرکب ) بلندمرتبه . (ناظم الاطباء). عالی شأن . والاشأن . والاجناب : مسند و صدر سری کم دید و کم بیند چنوصدر والاقدر عالی همت و روشن ضمیر.سوزنی .
-
سراج
لغتنامه دهخدا
سراج . [ س ِ ] (اِخ ) اورنگ آبادی . سیدسراج الدین از روشن سوادان اورنگ آباد دکن است و در چراغ افروزی کاشانه ٔ نظم فارسی دارد و از ماهران فن از ابتدای شباب دل به درویشی نهاد و دست به بیعت خاندان والاشان چشت دارد. و در سنه ٔ سبع و سبعین و ماءة و الف (1...
-
بسمل بدخشانی
لغتنامه دهخدا
بسمل بدخشانی . [ ب ِ م ِ ل ِ ب َ دَ ] (اِخ ) میرمحمد یوسف خان بن میرامام از اعیان بدخشان بود، در دکن ملازمت مبارزخان والی حیدرآباد اختیار نمود و در هنگامه ٔ مبارزات مبارزخان با نواب آصف جاه که در سنه ٔ 1237 هَ . ق . برتاخت مبارزان خان والاشان بمصاف ر...