کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واقصة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واقصة
لغتنامه دهخدا
واقصة. [ ق ِ ص َ ] (اِخ ) آبی مربنی کعب را. (منتهی الارب ). آبی است متعلق به بنی کعب که اطراف آن را و اقصات گویند. (از معجم البلدان ).
-
واقصة
لغتنامه دهخدا
واقصة. [ ق ِ ص َ ] (اِخ ) عقبه ای است متعلق به بنی شهاب از طی که دو منزل پائین تر از زباله است و به آن واقصة الحزون گویند. (از معجم البلدان ).
-
واقصة
لغتنامه دهخدا
واقصة. [ ق ِ ص َ ] (اِخ ) منزلی است در راه مکه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). موضعی است میان قرعاء و عقبة الشیطان . (منتهی الارب ). منزلی است در راه مکه که پس از قرعاء واقع است . (معجم البلدان ). و رجوع به نزهةالقلوب . مقاله ٔ 3 ص 166 شود : بادیه بحر ا...
-
واقصة
لغتنامه دهخدا
واقصة. [ق ِ ص َ ] (اِخ ) جائی به یمامة. جائی در راه کوفه نزدیک ذی مرخ . (منتهی الارب ). جائی است در یمامه ، حفصی گوید واقصة آبی است در کنار کرمة که مدفع ذی مرخ است .
-
جستوجو در متن
-
قراری
لغتنامه دهخدا
قراری . [ ق َ ری ی ] (اِخ ) جایگاهی است در شش میلی واقصه که در بین عقبه و واقصه واقع است و خرابه ها و قبه های کوچک در آن مشاهده میشود. (از معجم البلدان ).
-
قرعاء
لغتنامه دهخدا
قرعاء. [ ق َ ] (اِخ ) منزلی است در راه مکه از کوفه بعد از مغیثة و قبل از واقصة. (معجم البلدان ).
-
شباک
لغتنامه دهخدا
شباک . [ ش ِ ] (اِخ ) نام جایگاهی است از طرف راست مصعد به مکه از سوی واقصه بطرف مغرب بر هفت میلی . (از معجم البلدان ).
-
احساء بنی وهب
لغتنامه دهخدا
احساء بنی وهب . [ اَ ءِ ب َ وَ هََ ] (اِخ ) در پنج میلی مَرْتَمی بین قرعا و واقصة سر راه حاج است و در آن برکه ای و نه چاه کوچک و بزرگ است . (معجم البلدان ).
-
بیضة
لغتنامه دهخدا
بیضة. [ ب َ ض َ / بی ض َ ] (اِخ ) محلی است میان عذیب و واقصة در ارض حزن از دیار بنی یربوع بن حنظلة. (از معجم البلدان ).
-
صبیب
لغتنامه دهخدا
صبیب . [ ص ُ ب َ ] (اِخ ) برکه ای است بر جانب راست آنکس که از واقصة قصد مکه کند بر دومیلی جوی ، و صبیب بفتح صاد و کسر باء نیز خوانده اند. (معجم البلدان ). || موضعی است . || کوهی است . || نام اسبی است . (منتهی الارب ).
-
حقو
لغتنامه دهخدا
حقو. [ ح َق ْوْ ] (اِخ ) نام آبی بدوازده میلی واقصه و بدانجا چاهی بعمق پنجاه قامت آدمی با آبی کم و غلیظ و بدانجا آثار ویران حوض و قصری است . (معجم البلدان ).
-
قبرالعبادی
لغتنامه دهخدا
قبرالعبادی . [ ق َ رُل ْ ع ِ دی ی ] (اِخ ) منزلی در راه مکه از قادسیه به عُذَیب پس ِ مغیثه پس ِ قرعاء پس ِ واقصه پس ِ عقبه پس ِ قاع پس ِ زباله پس ِ شقوق پس ِ قبرالعبادی پس ِ ثعلبه و آن سه یک راه است . (معجم البلدان ).
-
لصف
لغتنامه دهخدا
لصف . [ ل َ ص َ ] (اِخ ) حوضی است میان مغیثة و عقبة. (منتهی الارب ). یاقوت گوید: نام برکه ای است واقع در غربی طریق مکه میان مغیثة و عقبة به سه میلی صبیب ، غربی واقصة. (از معجم البلدان ).
-
حربة
لغتنامه دهخدا
حربة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) ریگ زاری است منقطع و منفرد نزدیک وادی واقصه از نواحی قف از رغام .و گویند رمله ای است کثیرالبقر از بلاد هذیل . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ). موضعی به شام . (منتهی الارب ).