کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واصلیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واصلیه
لغتنامه دهخدا
واصلیه . [ ص ِ لی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای است از معتزله که اصحاب واصل بن عطا هستند. (لباب الانساب ). اصحاب ابی حذیفه و واصل بن عطا که معتقد به نفی صفات خدا و اختیار و اقتدار مردم هستند. (از تعریفات جرجانی ). رجوع به واصل بن عطا و معتزله شود.
-
واصلیه
لغتنامه دهخدا
واصلیه . [ ص ِ لی ی َ ] (ص نسبی ) (اصطلاح عرفانی ) کسانی اند که گویند ما به خدا متصل شده ایم و مقصود واقع حاصل کرده ایم .(فرهنگ مصطلحات عرفاء، سجادی ). رجوع به واصل شود.
-
جستوجو در متن
-
اصحاب واصل
لغتنامه دهخدا
اصحاب واصل . [ اَ ب ِ ص ِ ] (اِخ ) معتزله . پیروان واصل بن عطاء غزال بودند و آنان را اصحاب العدل و التوحید نیز میخوانند. رجوع به معتزله و اصحاب العدل و التوحید و ملل و نحل شهرستانی چ مطبعه ٔ حجازی قاهره ج 1 ص 57 و 60 و واصلیه شود.
-
عمرویة
لغتنامه دهخدا
عمرویة. [ ع َ رَ وی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از معتزله اند.و احکام مذهبی آنان موافق احکام مذهبی واصلیه است ، جز آنکه عمرویه در قضیه ٔ عثمان ، دو طرف منازع را فاسق میشمارند. و ایشان از یاران عمروبن عبید که از راویان حدیث و زهاد مشهور بوده و در احکام به وا...
-
معتزله
لغتنامه دهخدا
معتزله . [ م ُ ت َ زِ ل َ ] (اِخ ) فرقه ای است که می گویند به دنیا و آخرت ، دیدن حق تعالی ممکن نیست . ونیز می گویند که نیکی از خداست و بدی از نفس و مرتکب کبیره نه مؤمن است نه کافر. واصل بن عطا که مقدم این جماعت است شاگرد شیخ حسن بصری بوده یک روز در ...
-
اعتزال
لغتنامه دهخدا
اعتزال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) یکسو جدا شدن . (منتهی الارب ). یکسو و جدا شدن . (آنندراج ). جدا شدن . (ناظم الاطباء). یکسو شدن . (کنزاللغات از غیاث اللغات ). گوشه نشینی و یکسو شدن . (لطائف از غیاث اللغات ). بیکسو شدن . (مقدمه ٔ لغت میرسیدشریف جرجانی ) (ت...