کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وازد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وازد
لغتنامه دهخدا
وازد. [ زَ ] (اِخ ) از دهکده های سمرقند. رجوع به وازذ و وازدی شود.
-
واژههای مشابه
-
ارته وازد
لغتنامه دهخدا
ارته وازد. [ اَ ت َ ] (اِخ ) گایوس یولیوس . از امرای آذربایجان که در سن 38 سالگی به روم درگذشت . رجوع به ایران باستان ص 2625 و کتاب نامهای ایرانی تألیف یوستی ص 412 شود.
-
ارته وازد
لغتنامه دهخدا
ارته وازد. [ اَ ت َ ] (اِخ ) مبدل ارته باذ. رجوع به ارته باذ شود.
-
ارته وازد اول
لغتنامه دهخدا
ارته وازد اول . [ اَ ت َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) از امرا و پادشاهان آترپاتکان (آذربایجان ) متوفی در سنه ٔ 20 ق . م . (ایران باستان ص 2625).
-
ارته وازد دوم
لغتنامه دهخدا
ارته وازد دوم . [ اَ ت َ دِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پسر آری ُبَرزَن (متوفی بسال 2 م .). در آذربایجان و ارمنستان شاه بود.
-
جستوجو در متن
-
وازدی
لغتنامه دهخدا
وازدی . [زَ ] (ص نسبی ) منسوب به وازد از دهکده های سمرقند.
-
اری برزن
لغتنامه دهخدا
اری برزن . [ اَ ی ُ ب َ زَ ](اِخ ) پسر ارته وازد اوّل . در زمان فرهاد چهارم میان او و پادشاه آذربایجان نفاری تولید شد که بر اثر آن در بین 20 ق . م . و 2 م . آذربایجان از روم پادشاهی خواست و روم نیز اری ُبرزن مزبور را فرستاد. (ایران باستان ص 2624 بنقل...