کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وارد آوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وارد آوردن
لغتنامه دهخدا
وارد آوردن . [ رِ وَ دَ ] (مص مرکب ) فرود آوردن . وارد ساختن .- وارد آوردن ضربه بر چیزی ؛ زدن ضربه بر آن .
-
واژههای مشابه
-
نعام وارد
لغتنامه دهخدا
نعام وارد. [ ن َ م ِ رِ ] (اِخ ) رجوع به نعائم شود.
-
وارد آمدن
لغتنامه دهخدا
وارد آمدن . [ رِ م َ دَ ] (مص مرکب ) فرود آمدن . وارد شدن .- وارد آمدن ضربه بر چیزی ؛ زده شدن ضربه بر آن .
-
وارد شدن
لغتنامه دهخدا
وارد شدن . [ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رسیدن . (ناظم الاطباء). واصل شدن . اندرآمدن . درآمدن . ورود کردن . فروشدن . داخل گشتن . (از یادداشتهای مؤلف ). داخل شدن . || مطلع شدن . || فرود آمدن . وارد آمدن ضربه و جز آن .
-
وارد گشتن
لغتنامه دهخدا
وارد گشتن . [ رِ گ َت َ ] (مص مرکب ) درآمدن . (یادداشت مؤلف ). داخل شدن .ورود. وارد شدن . || مطلع گشتن . واقف گشتن . به رموز کاری آشنا شدن . و رجوع به وارد شدن شود.
-
تازه وارد
لغتنامه دهخدا
تازه وارد.[ زَ / زِ رِ ] (ص مرکب ) کسی که تازه ورود کرده باشد و بتازگی آمده باشد. (ناظم الاطباء). جدیدالورود.
-
جستوجو در متن
-
زیان دادن
لغتنامه دهخدا
زیان دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) خسارت وارد آوردن . || تاوان دادن . (ناظم الاطباء).
-
خراش کشیدن
لغتنامه دهخدا
خراش کشیدن . [ خ َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب م ) ایجاد خراش در روی چیزی کردن . خراش وارد آوردن . احداث خراش کردن .
-
جفلاطة
لغتنامه دهخدا
جفلاطة. [ ج ِ طَ ] (ع مص ) زدن در آب . ضربه در آب . کوفتن و ضربت وارد آوردن بر آب . (دزی ). ج ، جفلاط.
-
رغش
لغتنامه دهخدا
رغش . [ رَ ] (ع مص ) فتنه انگیختن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تباهی وارد آوردن ، گویند: لاترغش علینا؛ فتنه مینگیز برما و تباهی مریز. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
ایباط
لغتنامه دهخدا
ایباط. (ع مص ) سست کردن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || یقال : اوبطه اذا اثخنه . (منتهی الارب ).جراحت وارد آوردن و خون ریختن . (از ناظم الاطباء).
-
اعمان
لغتنامه دهخدا
اعمان . [ اِ ] (ع مص ) به عمان روی آوردن یا داخل شدن در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). روی آوردن به عمان و وارد شدن در آن . (از اقرب الموارد). تَعمین . (اقرب الموارد). به عمان شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || ثابت شدن بجایی . (منتهی الا...
-
زیان رساندن
لغتنامه دهخدا
زیان رساندن . [ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) اضرار. الحاف . رزء. زیان رسانیدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خسارت و گزند وارد آوردن بر چیزی یا کسی .