کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وادیج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وادیج
لغتنامه دهخدا
وادیج . (اِ) چفت و چوب بندی که تاک انگور را بر بالای آن اندازند. (برهان ). واکیج . چفته . چفته بندی . داربست . چفته و داربست که عرب آن را عریش گوید. (از منتهی الارب ). چفته و چوب بندی که تاک انگور بر بالای آن اندازند. (ناظم الاطباء). چفتی باشد که انگ...
-
جستوجو در متن
-
واذیج
لغتنامه دهخدا
واذیج . (اِ) وادیج . رجوع به وادیج شود.
-
واریج
لغتنامه دهخدا
واریج . (اِ) آنجای از شاخه ٔ رز که خوشه ٔ انگور از آن بیرون آید. (ناظم الاطباء) (شعوری ). وادیج . و رجوع به وادیج و واذیج شود.
-
وادیخ
لغتنامه دهخدا
وادیخ . (اِ) وادخ و آن جایی از درخت تاک است که خوشه ٔ انگور از آن میروید. (ناظم الاطباء). و رجوع به وادخ و وادیج شود.
-
اعتراش
لغتنامه دهخدا
اعتراش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برشدن تاک بر وادیج . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).(آنندراج ). بر چفته شدن انگور. (تاج المصادر بیهقی ). برشدن انگور بر چوب بندی که تاک بر بالای آن اندازند. (از متن اللغة). || عریش ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (...
-
دجران
لغتنامه دهخدا
دجران . [ دِ ] (ع اِ) چوب منصوب وادیج . (آنندراج ). الخشب المنصوب فی الارض للتعریش . (منتهی الارب ). داربست چفته بندی .
-
دعام
لغتنامه دهخدا
دعام . [ دِ ] (ع اِ) ستون خانه . || چوبی که بر آن وادیج انگور و مانند آن نهند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، دَعائم . (منتهی الارب ).
-
ممرح
لغتنامه دهخدا
ممرح . [ م ُ م َرْ رِ ] (ع ص ) کرم ممرح ؛ درخت رز برومند یا وادیج بسته . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
معروشات
لغتنامه دهخدا
معروشات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ معروشة. (ناظم الاطباء). رجوع به معروشة شود. || کروم معروشات ؛ درختهای رز وادیج بسته . (ناظم الاطباء).
-
امزاح
لغتنامه دهخدا
امزاح . [ اِ ] (ع مص ) وادیج ساختن انگور را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). چوب بست ساختن برای مو. (از اقرب الموارد).
-
دعمة
لغتنامه دهخدا
دعمة. [دِ م َ ] (ع اِ) ستون خانه . || چوبی که برآن وادیج انگور و مانند آن نهند. دِعام . ج ، دِعَم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به دعام شود.
-
دقران
لغتنامه دهخدا
دقران . [ دُ] (ع اِ) چوبهای وادیج رَز. (از منتهی الارب ). چوبی است که در زمین نصب میشود و شاخه های درخت مو بر آن قرار داده شود. واحد آن دقرانة. (از اقرب الموارد).
-
ادعام
لغتنامه دهخدا
ادعام . [ اِدْ دِ ] (ع مص ) تکیه کردن بر دِعامه . (تاج المصادر بیهقی ). یا عام است . و دعامه ستون خانه و چوبی که بر آن وادیج انگور و مانند آن نهند. (آنندراج ). تکیه کردن برستون . ستون برنهادن . بر چیزی تکیه کردن . (زوزنی ).
-
چفته بندی
لغتنامه دهخدا
چفته بندی . [ چ َ ت َ / ت ِ ب َ ] (حامص مرکب ،اِ مرکب ) چفت و چفته . داربست مو. داربست . چفته بند. وادیج . واییج .و رجوع به چفت و چفته و چفته بند شود.