کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واجستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واجستن
لغتنامه دهخدا
واجستن . [ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) جستجو و تفحص نمودن . جستجوی چیز گمشده کردن . (آنندراج ). بازجستن و جستجو کردن چیزی را پس از غایب بودن و تفحص نمودن از چیز گمشده . (ناظم الاطباء). تفقد. (زوزنی ) (ترجمان قرآن عادل بن علی ). تفحص کردن . تفتیش . واپرسیدن ...
-
جستوجو در متن
-
استفلاء
لغتنامه دهخدا
استفلاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سر واجستن خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). بسر واجستن خواستن . (زوزنی ). سر جستن . || شپش جستن در سر خواستن . (منتهی الارب ). شپش جستن در سر.
-
واجست
لغتنامه دهخدا
واجست . [ ج ُ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) مؤاخذه . بازخواست . واپرس : کس نگوید سنگ را دیرآمدی یا که چوبا، تو چرا بر من زدی این چنین واجست ها مجبور راکس نگوید یا زند معذور را. مولوی .و رجوع به واجستن و بازجستن و واپرسیدن شود.
-
تفقد
لغتنامه دهخدا
تفقد. [ ت َ ف َق ْ ق ُ ] (ع مص ) واجستن . (زوزنی ). جستن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). گمشده را جستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گمشده را واجستن و واپرسیدن و با لفظ کردن مستعمل . (آنندراج ). گم شده را بازجستن و پرسش نمو...
-
وا
لغتنامه دهخدا
وا. (حرف ) چون حرف عطفی برای اتباع و مزاوجه ها و گاه معنی تکرار و تأکید را رساند: رنگ و وارنگ ، جور و واجور و میتوان آن را بدل الف (آ) دانست درترکیباتی نظیر: رنگ وارنگ (رنگارنگ ) در تداول مردم تهران ، شوشتر و خراسان . || (پیشوند) وا (مزید مقدم ) گاه...