کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هکهک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هکهک
لغتنامه دهخدا
هکهک . [ هَُ هَُ ] (اِ صوت )آواز گریه که در گلو باشد. (انجمن آرا) : صوفیا قرّابه از می هکهک گریه گشادگریه ٔخونین او در سجده گاه او ببین . امیرخسرو.رجوع به هق هق شود.
-
جستوجو در متن
-
غکه
لغتنامه دهخدا
غکه . [ غ ُ ک َ / ک ِ ](اِ صوت ) جستن گلو را گویند و آن را به عربی فواق خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج ). هکجه باشد و به تازی فواق گویند. (از جهانگیری ). هکهک . (ناظم الاطباء).