کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوله کِردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هولة
لغتنامه دهخدا
هولة. [ ل َ ] (ع اِمص ) خویشتن بینی . (منتهی الارب ). عُجب . (اقرب الموارد). || ناز. (منتهی الارب ). || (ص ) زن که به شگفت اندازد از حسن خود. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (اِ) آتش که به وی سوگند خورند وآن در جاهلیت بوده است . (منتهی الارب ). آتش...
-
هله هوله
لغتنامه دهخدا
هله هوله . [ هََ ل ِ ل ِ ] (اِ مرکب ) چیزهای درهم و برهم و نامناسب از خوردنی .- هله هوله خوردن ؛ غذاهای ناسازگار را با هم و به افراط خوردن .
-
هوله سو
لغتنامه دهخدا
هوله سو. [ هَُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهین دژ شهرستان مراغه . در مسیر ارابه رو شاهین دژ به تکاب قرار دارد و دارای 1069 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).