کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هواره خال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هواره خال
لغتنامه دهخدا
هواره خال . [ هََ رِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بانه ٔ شهرستان سقز. دارای 150 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، توتون ، ارزن ، زغال ، مازوج و کتیرا است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
واژههای مشابه
-
هوارة
لغتنامه دهخدا
هوارة. [ هََ رَ ] (ع اِمص ) نیستی و هلاکی . (منتهی الارب ). هلاکت : من اطاع ربه فلا هوارة علیه . (اقرب الموارد).
-
هواره برزه
لغتنامه دهخدا
هواره برزه . [ هََ رِ ب َ زَ / زِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بوکان شهرستان مهاباد. دارای 107 تن سکنه ، آب آن ازچشمه و محصول عمده اش غله ، توتون و کار دستی مردم آنجا جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
قلعة هوارة
لغتنامه دهخدا
قلعة هوارة. [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) قلعه ٔ تاشقدالة قلعه ای است بر کوهی که معدن آهن و جیوه است در افریقا. (نخبة الدهر دمشقی ص 236).