کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همیشگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
همیشگی
لغتنامه دهخدا
همیشگی . [ هََ ش َ / ش ِ ] (حامص ) مداومت و پیوستگی . (آنندراج ). دوام . دیمومت . (السامی ). || ازلیت . قدم . (السامی ). || (ق ) برای همیشه . دائما. به طور دائم : به سرای سپنج مهمان رادل نهادن همیشگی نه رواست . رودکی . || (ص نسبی ) دائمی . جاودان : ب...
-
جستوجو در متن
-
جاویدانی
لغتنامه دهخدا
جاویدانی . (حامص ) ابدی . همیشگی . دائمی .
-
هموارگی
لغتنامه دهخدا
هموارگی . [ هََ م ْرَ / رِ ] (ص نسبی ) همیشگی و دائمی . (انجمن آرا).
-
جاودان شدن
لغتنامه دهخدا
جاودان شدن . [وِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) همیشگی بودن . خُلود. اِخلاد.
-
مدامی
لغتنامه دهخدا
مدامی . [ م ُ ] (ص نسبی ) همیشگی . دائم . دائمی . همه وقت . (ناظم الاطباء). از: مدام + ی (علامت نسبت ) . در تداول به جای مدام به معنی پیوسته و دائماً و همیشه گویند وبیشتر به صورت صفت : کار مدامی من ؛ شغل همیشگی من .
-
وتب
لغتنامه دهخدا
وتب . [ وَ ] (ع مص ) پائیدن در جایی و همیشگی نمودن در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جاویدان کردن
لغتنامه دهخدا
جاویدان کردن . [ک َ دَ ] (مص مرکب ) دائمی ساختن . همیشگی و پیوسته ساختن . تخلید. رجوع به جاویدان و جاویدانه کردن شود.
-
جاویدانه کردن
لغتنامه دهخدا
جاویدانه کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ابدی ساختن . جاویدان کردن . همیشگی ساختن . اخلاد. رجوع به جاویدان و جاویدان کردن شود.
-
دوشاب دلی
لغتنامه دهخدا
دوشاب دلی . [ دِ ](حامص مرکب ) تغییر همیشگی آرزو و خواهش مانند آرزوی زن آبستن . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از غیاث ).
-
سرمدیت
لغتنامه دهخدا
سرمدیت . [ س َ م َ دی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) ازلیت و همیشگی و ابدیت . (ناظم الاطباء).
-
قرص
لغتنامه دهخدا
قرص . [ ق َ رَ ] (ع مص ) پیوسته داوری کردن در حسب . || همیشگی نمودن بر غیبت . (منتهی الارب ).
-
موابلة
لغتنامه دهخدا
موابلة. [ م ُ ب َ ل َ ] (ع مص ) همیشگی کردن در کاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مواظبت کردن .
-
ازلیت
لغتنامه دهخدا
ازلیت . [ اَ زَ لی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) دیرینگی . قِدَم . همیشگی . هگرزی . هرگزی .
-
دائمیة
لغتنامه دهخدا
دائمیة. [ ءِ می ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث دائمی . دایمی . همیشگی . (آنندراج ). رجوع به دائمی شود.