کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همیشه سبز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
همیشه بور
لغتنامه دهخدا
همیشه بور. [ هََ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش خرم آباد شهرستان شهسوار. دارای 190 تن سکنه ، آب آن از رودخانه ٔ چشمه ٔ کیله ، محصول عمده اش برنج و مرکبات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
همیشه بهار
لغتنامه دهخدا
همیشه بهار. [ هََ ش َ / ش ِ ب َ] (اِ مرکب ) حی العالم . همیشک . همیشک جوان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به این کلمات و نیز رجوع به همیشه جوان شود. || قسمی بابونه . (ناظم الاطباء). دارای گلهای زرد و نارنجی است که گلبرگ های متعدد دارد.
-
همیشه جوان
لغتنامه دهخدا
همیشه جوان . [ هََ ش َ / ش ِ ج َ ] (اِ مرکب ) ابرون . (مخزن الادویه ). رجوع به همیشک جوان شود.
-
همیشه کشیک
لغتنامه دهخدا
همیشه کشیک . [ هََ ش َ / ش ِ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) نام گروهی از سپاهیان قزلباش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به تذکرةالملوک چ 2 ص 39 و 40 شود.
-
همیشه هست
لغتنامه دهخدا
همیشه هست . [ هََ ش َ / ش ِ هََ ] (اِخ ) اسم پاک لفظ الباقی است یعنی ذاتی که فنا را در ساحت کبریای او راه نیست . (انجمن آرا). خداوند. اﷲ.
-
جستوجو در متن
-
میشما
لغتنامه دهخدا
میشما. (اِ مرکب ) درختی است که آن را همیشه بهار گویند و همیشه سبز می باشد و به تازی آن را حی العالم خوانند و میشما و میشبا مخفف همیشه بهار است . (انجمن آرا) (آنندراج ). میشا. میش بهار. همیشه بهار. گلی است همیشه سبز و خرم . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع...
-
شویکة ابراهیم
لغتنامه دهخدا
شویکة ابراهیم . [ ش ُ وَ ک َ ت ُ اِ ] (ع اِ مرکب ) یک نوع گیاهی آبی که همیشه سبز است . (ناظم الاطباء).
-
حی العالم
لغتنامه دهخدا
حی العالم . [ ح َی ْ یُل ْ ل َ ] (ع ، اِ مرکب ) نباتی است که همیشه سبز و خرم باشدو در فارسی همیشک جوان خوانند. (آنندراج ) (غیاث ).
-
اردام
لغتنامه دهخدا
اردام . [ اِ ](ع مص ) همیشه بودن . || اردام سحاب ؛ ساکن و برجای ماندن ابر. (منتهی الارب ). || همیشه شدن . اردام حُمّی ̍؛ بر جای و لازم ماندن تب . پیوسته شدن تب . (تاج المصادر بیهقی ). || اردام شجر؛ سبز شدن و برگ برآوردن پس از آنکه خشک بود. برگ آوردن ...
-
ایزون
لغتنامه دهخدا
ایزون . (اِ) معرب یونانی «ائیزون ». همیشک . (فرهنگ فارسی معین ). لغت یونانی و به معنی دائم الحیاة و به عربی حی العالم و بفارسی همیشه بهار نامند. از جمله ٔ ریاحین و همیشه سبز است . (فهرست مخزن الادویه ) (اختیارات بدیعی ). رجوع به حی العالم و گل همیشه ...
-
میشا
لغتنامه دهخدا
میشا. (اِ) همیشه بهارکه به تازی حی العالم گویند. (ناظم الاطباء). نام گیاهی است که آن را به تازی حی العالم گویند. (فرهنگ جهانگیری ). نام گیاهی است که آن را حی العالم گویند و آن نوعی از ریاحین است و همیشه سبز می باشد. (برهان ) (آنندراج ). حی العالم . ه...
-
همیشک جوان
لغتنامه دهخدا
همیشک جوان . [ هََ ش َ ج َ ] (اِ مرکب ) درختی است که برگهایش همیشه سبز باشد و به تازی حی العالم خوانند و آن راهمیشه بهار نیز گویند. (انجمن آرا). و در دواها به کار برند. (آنندراج ). رجوع به همیشه بهار شود. || نام یک جزو از اجزای اکسیر هم هست . (برهان ...
-
بیش بهار
لغتنامه دهخدا
بیش بهار. [ بی ب َ ] (اِ مرکب ) رستنیی باشد که آنرا در گیلان همیشه جوان خوانند. برگ آن از برگ زیتون بزرگتر است و پیوسته سبز می باشد و هرگز خشک نمی شود و برگ نمی ریزد و رنگرزان برگ آنرا بجهت رنگ سبز بکار برند و آنرا به عربی حی العالم خوانندو بعضی گوین...
-
همیشک
لغتنامه دهخدا
همیشک . [ هََ ش َ ] (اِ) نامی است که در نور و کجور به نوعی درخت دهند و در مازندران قَلَم (به فتح اول و ثانی ) و در گرگان چلم و در رامیان مازرا گویندو در نقاط مختلف گیلان نامهای دیگر بر آن نهاده اند. بوته ای زینتی است که همیشه سبز است . اردشیرجان . حی...