کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همگامسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نغمه سازی
لغتنامه دهخدا
نغمه سازی . [ ن َ م َ / م ِ] (حامص مرکب ) عمل نغمه ساز. رجوع به نغمه ساز شود.
-
نمونه سازی
لغتنامه دهخدا
نمونه سازی . [ ن ُ / ن ِ مو ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) اولین نمونه ٔ یک رسم ، نقاشی یا طرحی معماری که فقط معرف تقسیمات عمده ٔ آن است . (فرهنگ فارسی معین ). ساختن یک یا چند عدد از مصنوعی به عنوان نمونه برای مشاهده و تصویب سفارش دهنده ، تا پس از موافقت ا...
-
نوحه سازی
لغتنامه دهخدا
نوحه سازی . [ ن َ / نُو ح َ / ح ِ ] (حامص مرکب ) نوحه گری . نوحه سرائی : از بس که نمود نوحه سازی بخشید دلم بر آن نیازی .نظامی .
-
نکته سازی
لغتنامه دهخدا
نکته سازی . [ ن ُ ت َ / ت ِ] (حامص مرکب ) عمل نکته ساز. رجوع به نکته ساز شود.
-
نوشابه سازی
لغتنامه دهخدا
نوشابه سازی . [ ب َ / ب ِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل نوشابه ساز. (فرهنگ فارسی معین ). عرق کشی . ساختن و تهیه کردن مشروبات الکلی . || (اِ مرکب ) جای ساختن مشروبات الکلی . رسومات .
-
نیرنگ سازی
لغتنامه دهخدا
نیرنگ سازی . [ ن َ / ن ِ رَ ] (حامص مرکب ) شعبده بازی . شعبده گری . مشعبدی . تردستی . حقه بازی . عمل نیرنگ ساز. رجوع به نیرنگ ساز شود : فغان زین چرخ کز نیرنگ سازی گهی شیشه کند گه شیشه بازی . نظامی .شد از چشم فلک نیرنگ سازی گشاد ابروی ها در دلنوازی . ...
-
ساردین سازی
لغتنامه دهخدا
ساردین سازی . (حامص مرکب ) تهیه ٔ ساردین . بعمل آوردن ساردین . به دست آوردن ساردین . || (اِ مرکب ) کارخانه ای که در آن ماهی ساردین بصورت کنسرو و قابل نگهداری آماده میشود. رجوع به ساردین شود. صید و تهیه ساردین :1 - گستردن تورها. 2 - کشیدن تورها. 3 - ک...
-
ساروج سازی
لغتنامه دهخدا
ساروج سازی . (حامص مرکب ) عمل ساروج ساز. ساختن ساروج . بعمل آوردن ساروج . ساروج گری .
-
شمایل سازی
لغتنامه دهخدا
شمایل سازی . [ ش َ ی ِ ] (حامص مرکب ) کشیدن تصویر اکابردینی . || دکان شمایل ساز. کار شمایل ساز.
-
صندلی سازی
لغتنامه دهخدا
صندلی سازی . [ ص َ دَ ] (حامص مرکب ) عمل صندلی ساز. شغل صندلی ساز. رجوع به صندلی ساز و صندلی شود.
-
صندوق سازی
لغتنامه دهخدا
صندوق سازی . [ س َ ](حامص مرکب ) عمل صندوق ساز. رجوع به صندوق ساز شود.
-
صورت سازی
لغتنامه دهخدا
صورت سازی . [ رَ ] (حامص مرکب ) نقاشی . صورتگری . || ظاهرسازی . حیله . تزویر. رجوع به صورت ساز شود.
-
صحنه سازی
لغتنامه دهخدا
صحنه سازی . [ ص َ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) کار صحنه ساز. رجوع به صحنه و صحنه ساز شود.
-
جاده سازی
لغتنامه دهخدا
جاده سازی . [ جادْ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) راه سازی . احداث جاده . عمل آنکه راه سازد.
-
یخ سازی
لغتنامه دهخدا
یخ سازی . [ ی َ ] (حامص مرکب ) صفت و صنعت یخ ساز. تهیه ٔ یخ ازآب منجمد در زمستان برای مصرف تابستان . || (اِ مرکب ) کارخانه یا جایی که در آنجا یخ سازند.