کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هلموت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هلموت
لغتنامه دهخدا
هلموت . [ هََ ل َ ] (اِ) سلق جبلی . (از مخزن الادویه ) (حکیم مؤمن ). نوعی از چغندر صحرائی است ، و آن را حلیم میگویند به فتح حای بی نقطه . (برهان ).
-
جستوجو در متن
-
آغریوس
لغتنامه دهخدا
آغریوس . (یونانی ، اِ) حلیمو. حماض البقر. سلق برّی . سلق جبلی . جلناق . آزاددارو. ترشینک . طوطاغ آغرس . سرخ پای . هلموت .