کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هشترخان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هشترخان
لغتنامه دهخدا
هشترخان . [ هََ ت َ ] (اِخ ) اصل آن حاجی ترخان است . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به حاجی ترخان شود.
-
واژههای مشابه
-
دریای هشترخان
لغتنامه دهخدا
دریای هشترخان . [ دَرْ ی ِ هََ ت َ ] (اِخ ) دریای خزر. بحرخزر. رجوع به خزر وبحرخزر (ذیل بحر) و دریای خزر شود.
-
خانان هشترخان
لغتنامه دهخدا
خانان هشترخان . [ ن ِ هََ ت َ ] (اِخ ) رجوع به «خاندان اردوا» و «خانان سیراردو» شود.
-
جستوجو در متن
-
جانیون
لغتنامه دهخدا
جانیون . (اِخ ) خانات استراخان (هشترخان ). (ترجمه ٔ الانساب والاسرات الحاکمه ٔ ج 2 ص 406). امراء جانی . رجوع بجانی شود.
-
دریای خزر
لغتنامه دهخدا
دریای خزر. [ دَرْ ی ِ خ َ زَ ] (اِخ )بحر خزر. دریاچه ٔ خزر. دریای کاسپین . دریای گیلان . دریای گرگان . بحر باب الابواب . آق دریا. دریای خزروان . دریای خزران . دریای خزرا. زراه اکفوده . دریای هشترخان .و رجوع به خزر در ردیف خود و بحرخزر ذیل بحر شود.
-
بیضا
لغتنامه دهخدا
بیضا. [ ب َ ] (اِخ ) پایتخت قدیم خزر بقول جغرافی نویسان قدیم عرب و متأخران آن را اتل (بنام رود اتل یا ولگا که شهر مذکور در ساحل آن بود) نامیده اند. نام ترکی آن سارغشر (شهر زرد) است و هشترخان کنونی بجای آن شهر بنا شده است . (فرهنگ فارسی معین ).
-
اوزبک
لغتنامه دهخدا
اوزبک . [ اُ ب َ ] (اِخ ) عنوان شعبه ای از ایل و طایفه ٔ جوجی خان مغول که بنام اوزبک خان (از اعقاب جوجی ) به طوایف اوزبک مشهور شده است . این طوایف نخست در نواحی واقع بین انهار اورال و چو سکونت داشته اند و از امرای آنها اوزبک خان و پسرش جانی بیگ در تا...
-
سارغشر
لغتنامه دهخدا
سارغشر. [ ] (اِخ ) شهری بوده است در ناحیه ٔ خزر در موضع هشترخان حالیه و آن را اتل و بیضا نیز می نامیده اند. پایتخت قوم خزر ابتدا بلنجر بوده و پس از فتح آن شهر بدست جراح بن عبداﷲ حکمی سارغشر را قرار داده اند، و به روایتی سارغشر فقط تابستانگاه خزر بوده...
-
قاسم هشترخانی
لغتنامه دهخدا
قاسم هشترخانی . [ س ِ هََ ت َ ] (اِخ ) نواده ٔ کوچک محمددر حدود سال 871 هَ . ق . / 1466م . سلسله ٔ خانان هشترخان را تشکیل داد. قاسم رئیس خاندان اردا یک شعبه از قبیله سیراردو بود. فرزندان او تا سال 962 هَ . ق ./ 1554 م . امارت داشتند و امیرکبیر مسکو ا...
-
خاندان اردوا
لغتنامه دهخدا
خاندان اردوا. [ ن ِ اُ دُ ] (اِخ ) نام طوایفی بوده که در قبچاق غربی و شرقی حکومت کرده اند. دشت قبچاق شرقی مسکن قبایل آق اردو بوده که از 1226م . تا 1428 م . حکومت کرده اند و خانان سیراردو در دشت قبچاق غربی از 1378 م . تا 1502 م . حکم رانده اند که متعل...
-
استراخان
لغتنامه دهخدا
استراخان . [ اَ ] (اِخ ) اشترخان . هشترخان . حاجی ترخان . ولایتی به روسیه ، در قدیم ناحیتی بود بنام خانه استراخان ، و آن بر ساحل بحر خزر، که از 40 درجه و 40 دقیقه تا 49 درجه و 42 دقیقه طول شرقی و از 45 درجه تا 52 درجه عرض شمالی ممتد است . حدّ شمالی آ...
-
یارمحمد شیبانی
لغتنامه دهخدا
یارمحمد شیبانی . [ م ُ ح َم ْ م َ ش َ ] (اِخ ) یکی از امرای شیبانی شعبه ٔ بخاراکه در حدود سال 957 هَ . ق . مطابق 1549 م . در بخاراحکومت میکرد. ازبکان تحت ریاست محمد شیبانی که آخرین لشکرکش معتبر از خاندان چنگیزی است سلسله ٔ شیبانی را تشکیل دادند و هنگ...
-
چینی
لغتنامه دهخدا
چینی . (ص نسبی ،اِ) نوعی ظرف شکستنی که از گل و به طرز مخصوص سازندو در کوره پزند. سفالینه ای لطیف که اول به چین کردندی و امروز در همه جا سازند و باز بدان نام چینی دهند. ظرف آبگینه که در قدیم از چین می آوردند و بدین سبب به چینی شهرت گرفته است . قسمی ظر...