کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هزاردرخت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هزاردرخت
لغتنامه دهخدا
هزاردرخت . [هََ دَ / دِ رَ ] (اِخ ) نام جایی بوده است در مغرب فارس . ابن بلخی در تعیین حدود کوره ٔ اصطخر گوید : حد این کوره از یزد تا هزاردرخت در طول و از قهستان تا تبریز در عرض . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 122).
-
واژههای مشابه
-
باغ هزاردرخت
لغتنامه دهخدا
باغ هزاردرخت . [ غ ِ هََ دِ رَ ] (اِخ ) باغی بوده است در غزنین ساخته ٔ سلطان محمود والحال مفقود است . (شمس اللغات ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ).
-
جستوجو در متن
-
کوره ٔ اصطخر
لغتنامه دهخدا
کوره ٔ اصطخر. [ رَ / رِ ی ِ اِطَ ] (اِخ ) یکی از پنج کوره ٔ ولایت پارس است : اصل این کوره اصطخر است و این اصطخر اول شهری است که در پارس کرده اند و آن را گیومرث بنا کرده است و بسط این کوره جمله پنجاه فرسنگ طول است در پنجاه فرسنگ عرض و حد این کوره از ی...
-
آهنگ
لغتنامه دهخدا
آهنگ . [ هََ ] (اِ) قصد. عزم . عزیمت . عمد. (ادیب نطنزی ). تعمد. نیت . بسیج . تأمیم . استواء. اندیشه .توجه به . برفتن بسوی . حرد. نحو. اراده : خسرو غازی آهنگ بخارا داردزده از غزنین تا جیحون تاژ و خرگاه . بهرامی .بد گشت چرخ با من بیچاره وآهنگ جنگ دار...