کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هرچیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وریب
لغتنامه دهخدا
وریب . [ وَ ] (اِ) هرچیز سنگین تری مانند باری که بر گرده ٔ اسب باشد. (ناظم الاطباء). || هرچیز برآمده از چیزی . (ناظم الاطباء).
-
شهاد
لغتنامه دهخدا
شهاد. [ ش َ ] (ص ، اِ) هرچیز منعکرده شده و نامشروع و ناحق . (ناظم الاطباء).
-
ورث
لغتنامه دهخدا
ورث . [ وَ ] (ع ص ) تازه و تر از هر چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هرچیز تر و تازه . (ناظم الاطباء).
-
پیلقن
لغتنامه دهخدا
پیلقن . [ ق َ ] (ص ) حیوان فربه شونده و هرچیز تناورشونده . (فرهنگ شعوری ).
-
مهاهة
لغتنامه دهخدا
مهاهة. [ م َ هََ ] (ع اِ) هرچیز سهل و آسان . (ناظم الاطباء).
-
انجامن
لغتنامه دهخدا
انجامن . [ اَ م َ ] (اِ) انتهای هرچیز. (ناظم الاطباء).
-
سفته
لغتنامه دهخدا
سفته . [ س ِ ت َ / ت ِ ] (ص ) هرچیز غلیظ و سطبر. (برهان ) (آنندراج ) (رشیدی ). هرچیز سطبر و محکم . (غیاث ). || جامه ٔ هنگفت و گنده و سطبر. (برهان ). جامه ٔ سطبر. (رشیدی ).
-
بتیار
لغتنامه دهخدا
بتیار. [ ب َ ] (اِ) هرچیز که آن در نظر زشت و قبیح نماید. (برهان ). پتیار. پتیاره . هرچیز که در نظر بد و مکروه نماید. (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). و رجوع به پتیار و پتیاره شود.
-
انیسه
لغتنامه دهخدا
انیسه . [ اَ س َ / س ِ ] (اِ) هرچیز بسته که بدشواری از هم جدا شود. (برهان ). هرچیز بسته و منعقد که بدشواری از هم جدا گشته و حل گردد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). هر بستگی که بدشواری حل گردد و آنرا انیشه نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به انبسته شود...
-
کالبدیارانه
لغتنامه دهخدا
کالبدیارانه . [ ب َ / ب ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب )هرچیز حفظ کرده شده در سرکه و یا شربت و یا عسل . (ناظم الاطباء) (اشتنگاس ) .
-
کزین
لغتنامه دهخدا
کزین . [ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب به کز. کجین . کژین . هرچیز ساخته شده ازابریشم خام . (ناظم الاطباء). رجوع به کژ و قز شود.
-
کامل الوزن
لغتنامه دهخدا
کامل الوزن . [ م ِ لُل ْ وَ ] (ع ص مرکب ) هرچیز که وزن آن درست و صحیح بوده و کم نباشد. (ناظم الاطباء).
-
کوزه آویز
لغتنامه دهخدا
کوزه آویز. [ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) هرچیز که کوزه را بدان آویزان کنند. (ناظم الاطباء).
-
نوقة
لغتنامه دهخدا
نوقة. [ ن َ ق َ ] (ع اِمص ) دانائی و مهارت در هر چیزی . (از منتهی الارب ).حذاقت در هرچیز. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
-
نوک دار
لغتنامه دهخدا
نوک دار. [ن َ / نُو / نو نُک ْ ] (نف مرکب ) هرچیز که دارای سر تیز باشد. (ناظم الاطباء). که سری تیز و باریک دارد.