کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هروهل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هروهل
لغتنامه دهخدا
هروهل . [ ] (اِ)کنجاره را گویند و آن نخاله و ثفل کنجد است که روغن آن را گرفته باشند. (برهان ). رجوع به کنجاره شود.
-
جستوجو در متن
-
ار
لغتنامه دهخدا
ار. [اَ / اَرر ] (اِ) مخفّف ارّه (درودگری ). (برهان ):نه من بیش دارم ز جمشید فرّکه ببرید بیور میانش به ارّ. فردوسی .به یزدان که او داد دیهیم و فرّاگر نه میانش ببرم به ارّ . فردوسی .چو خستو بیاید ببندد کمر ببرم میانش ببرنده ار. فردوسی .کلک مانی طبعش آ...