کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هرم و کاریان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هرم و کاریان
لغتنامه دهخدا
هرم و کاریان . [ هََ م ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش جویم شهرستان لار که حدود و مشخصات آن به قرار زیر است : از شمال دهستان جویم ، از جنوب دهستان بیدشهر، از خاور دهستان بنارویه از باختر دهستان خنج . این دهستان جلگه ای است گرم که آب مش...
-
واژههای مشابه
-
هرم کردن
لغتنامه دهخدا
هرم کردن . [ هَِ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هیرم کردن زمین : تسطیح آن برای اینکه آب رو شود یعنی قسمتهای مختلف آن آبیاری تواند شد. (یادداشت به خط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
بلغان
لغتنامه دهخدا
بلغان . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان هرم و کاریان ، بخش جویم ، شهرستان لار. سکنه ٔ آن 598 تن . آب آن از چاه و محصول آن غلات و خرما است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کاریان
لغتنامه دهخدا
کاریان . (اِخ ) یکی از قلاع مشهوره ٔ فارس بوده که بر فراز کوهی واقع گردیده و آتشکده ای در آنجا معظم و معتبر ساخته بوده اند و آتش از آنجا به اطراف میبرده اند وقتی عمرو لیث صفار قصد تسخیر آن قلعه کرد و میسر نگردید و از آن در گذشت . (انجمن آرا) (آنندراج...
-
کارزین
لغتنامه دهخدا
کارزین . (اِخ ) (قلعه ٔ...) قلعه ٔ کارزین قلعه ای است نه چنان محکم که این دیگر قلاع و گرمسیر سخت است و بر کنار رود ثکان نهاده است و آب دزدی کرده اند که آب قلعه از آنجاست . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 159). بکارزین قلعه ای محکم است و آب دزدکی کرده اند که...
-
لاغران
لغتنامه دهخدا
لاغران . [ غ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هرم و کاریان بخش جویم ، شهرستان لار. واقع در 36 هزارگزی جنوب باختری جویم و دامنه ٔ کوه الهر. دامنه گرمسیر و مالاریائی دارای 382 تن سکنه . فارسی محلی زبان . آب آن از چاه و محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت و ...
-
جلال آباد
لغتنامه دهخدا
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرم و کاریان بخش مرکزی شهرستان لار واقع در سی هزارگزی جنوب باختری لار و شمال کوه یاسین .این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی گرمسیری مالاریایی دارد. سکنه ٔ آن 257 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، خرما و پن...
-
چغان
لغتنامه دهخدا
چغان . [ چ ُ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای از قرای بلوک جویم و بیدشهر فارس است که بلوکی است گرمسیر، مشتمل بر 22 قریه و میانه ٔ جهرم و لارستان واقع شده است طول این بلوک از شمال بجنوب ده فرسخ و عرضش پنج فرسخ است و بعضی از قرای آن دارای مس...
-
افزر
لغتنامه دهخدا
افزر.[ اَ زَ ] (اِخ ) نام بلوکی است از گرمسیرات فارس واقع در مسافت سی وپنج فرسخ در جنوب شیراز و محدود است از جانب مشرق ببلوک جویم و از شمال ببلوک قیر و کارزین و از مغرب به محال اربعه و از جنوب ببلوک خنج . و وجه تسمیه ٔ این بلوک به افزر آن است که افزر...
-
لار
لغتنامه دهخدا
لار. (اِخ )(شهرستان ...) شهرستان لار یکی از شهرستانهای هشتگانه ٔ استان هفتم است و حدود آن از شمال به بخش داراب شهرستان فسا و بخش کوهک شهرستان جهرم و قسمتی از شهرستان فیروزآباد؛ از خاور شهرستان بندرعباس ؛ از جنوب خلیج فارس و از باختر شهرستانهای فیروزآ...