کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هرموس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هرموس
لغتنامه دهخدا
هرموس . [ هَِ ] (اِخ ) نام رودی در لیدیه که اسکندر پس از تصرف شهر سارد بر کنار آن اردو زد. (ایران باستان پیرنیا ص 1261).
-
هرموس
لغتنامه دهخدا
هرموس . [ هَِ م ُ ] (اِخ ) در اساطیر یونان نام یک آتنی است که در اردوکشی تزه برای جنگ با آمازون ها شرکت کرد و سپس از طرف تزه مأمور شد که برای شهر پیثوپولیس قوانین وضع کند. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم پیر گریمال ، ترجمه ٔ بهمنش ص 417).
-
جستوجو در متن
-
مغنیسا
لغتنامه دهخدا
مغنیسا. [ م َ ] (اِخ ) شهری است در ولایت آیدین ، واقع در 33 هزارگزی شمال شرقی ازمیر که مرکز ولایت صاروخان است . این شهر 36252 تن سکنه و مساجد و مدارس متعدد دارد. شهری است باستانی و باید دانست که در قدیم دو مغنیسا وجود داشته : یکی مغنیسای مآندر که کلن...
-
سارد
لغتنامه دهخدا
سارد. (اِخ ) شهر معروف باستانی ، پایتخت کشور لبدیه (لودیا) ، در آسیای صغیر (در نیمه ٔ قرن ششم ق . م .) که نام آن در کتیبه ٔ داریوش در تخت جمشید «سیردا» آمده . در دامنه ٔ کوه تملوس در کنار رودخانه ٔ پاکتول جای داشت و در روزگاران قدیم بعلت جلال و شکوه ...