کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هذف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هذف
لغتنامه دهخدا
هذف . [ هََ ذِ ] (ع ص ) مرد شتاب رو چابک . (منتهی الارب ). سریع حاد. (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
هزف
لغتنامه دهخدا
هزف . [ هََ ] (ع مص ) سبک یافتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
هزف
لغتنامه دهخدا
هزف . [ هَِ زَف ف ] (ع ص ) شترمرغ گران سنگ تیزرو یا گریزنده یا درازپر یا جافی تناور. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
حذف
لغتنامه دهخدا
حذف . [ ح َ ] (ع مص ) بیفکندن . افکندن . (دهار) (دستوراللغة). انداختن . (از منتهی الارب ). انداختن و افکندن چیزی را. || حذف از ذنب فرس ؛ گرفتن موی از دم اسپ و برکندن از آن . (از منتهی الارب ). || بریدن . (زوزنی ). پاره ای از سر و جز آن بریدن . پاره ا...
-
حذف
لغتنامه دهخدا
حذف . [ ح َ ذَ ] (ع اِ) گوسپندان سیاه خرد. گوسفندان خرد. نوعی از گوسفندان سیاه ریزه ٔ بی دم و گوش از گوسفندان حجاز وجرش . (منتهی الارب ). || مرغابیهای کوچک . نوعی از بطهای خرد یا مرغی است . || زاغ خردکه آنرا خورند. (منتهی الارب ). غراب الزرع . غراب ا...
-
حضف
لغتنامه دهخدا
حضف . [ ح ِ ] (ع اِ) مار. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
شتابرو
لغتنامه دهخدا
شتابرو. [ ش ِ رَ ] (نف مرکب ) شتاب رونده . که شتابد. که شتابنده باشد. که تعجیل کند. || تیزگام سبکپای . تندرو. (از ناظم الاطباء). أفوف . خُذروف . خَفَیدَد. دُلاثِم . شَمشَلیق . عَمَلَّس . قَسقاس . لَذلاذ.مِئلَب . مُهذِف . هَذِف . هَذّاف . (از منتهی ا...
-
چابک
لغتنامه دهخدا
چابک . [ ب ُ ] (ص ) چست و چالاک . فرز. تند. سبک . زرنگ . زبر و زرنگ . ظریف . رعنا. قبراق . زود. قچاق . چابوک . چاپوک . چپوک (دهات تربت حیدریه ): جلیت ؛ مرد چابک و چست . جلد؛ چابک از هر چیزی . جلدة؛ چابک و چالاک گردیدن .جلید؛ چابک از هر چیزی . جمل خذا...