کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هدوء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هدوء
لغتنامه دهخدا
هدوء. [ هَُ ] (ع مص ) آرمیدن . (منتهی الارب ). آرمیدن حرکت و صوت و جز آن . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
هادیة
لغتنامه دهخدا
هادیة. [ ی َ ] (ع ص ) هادئة. از هدء و هُدُوء. به معنی آرام و در آتش ، آتش اندک و آرام ، در مقابل آتش تند.
-
هدء
لغتنامه دهخدا
هدء. [ هَُ دْءْ ] (ع مص ) آرمیدن . (منتهی الارب ). رجوع به هدوء شود. || (اِ) قسمتی از اول شب . گویند: اتانا بعد هدء من اللیل و بعد ما هدا الناس ؛ یعنی پس از آنکه مردم خفتند. (اقرب الموارد).