کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هجده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هجده
لغتنامه دهخدا
هجده . [ هََ / هَِ دَ ه ْ ] (عدد، ص ، اِ) ده بعلاوه ٔ هشت . (ناظم الاطباء). هشتده . (آنندراج ). عددی که در میان هفده و نوزده است . با فتح اول هم صحیح است . (فرهنگ نظام ). هژده . (شمس اللغات ). هیجده « : این پسر را سالش به هجده رسید و جمالش یکی ده شد»...
-
واژههای مشابه
-
هجده هزار
لغتنامه دهخدا
هجده هزار. [ هََ / هَِ دَه ْ هََ / هَِ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) (...عالم ) هژده هزار نیز گویند. (لسان العجم ). قدما معتقد بودند که هجده هزار عالم وجود دارد : «گفت بگوی در هجده هزار عالم آفریدگار یکی است ». (اسکندرنامه ، نسخه ٔ سعید نفیسی ).در...
-
جستوجو در متن
-
هیژده
لغتنامه دهخدا
هیژده . [ دَه ْ ] (عدد، ص ، اِ) هیجده . هجده . ثمانیةعشر.
-
هیجده
لغتنامه دهخدا
هیجده . [ دَه ْ ] (عدد، ص ، اِ) هجده . هژده . هیژده . یکی از اعداد. ثمانیةعشر. عدد پس از هفده و پیش از نوزده .
-
هجدهم
لغتنامه دهخدا
هجدهم . [ هََ / هَِ دَ هَُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) چیزی که در مرتبه ٔ هجده واقع شده باشد. (ناظم الاطباء).
-
الو
لغتنامه دهخدا
الو. [ ] (اِخ ) دهی است در قره داغ .رجوع به تاریخ هجده ساله ٔ آذربایجان چ 3 ص 438 شود.
-
الوار
لغتنامه دهخدا
الوار. [ اَل ْ ] (اِخ ) دهی است نزدیک شبستر. رجوع به تاریخ هجده ساله ٔ آذربایجان چ 3 ص 440 شود.
-
پوط
لغتنامه دهخدا
پوط. (روسی ، اِ) و آن وزنی است معادل پنج من و نیم تبریز، و مالیات را بکار است . یک پوط، یک حلب ؛ هجده لیتر.
-
پس رودک
لغتنامه دهخدا
پس رودک . [ پ ِ ] (اِخ ) (ده ...) قریه ای در هجده فرسخی میانه ٔشمال و مغرب کله وار است . (جغرافیای سیاسی کیهان ).
-
ثمانی عشر
لغتنامه دهخدا
ثمانی عشر. [ ث َ ع َ ش َ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) هژده . هجده .
-
ثمانی عشرة
لغتنامه دهخدا
ثمانی عشرة. [ ث َ ع َ ش َ رَ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) هجده .
-
ثمانیةعشرالفا
لغتنامه دهخدا
ثمانیةعشرالفا. [ ث َ ی َ ت َ ع َ ش َ اَ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) هژده هزار. هجده هزار.
-
ثمانیةعشرة
لغتنامه دهخدا
ثمانیةعشرة. [ ث َ ی َ ت َ ع َ ش َ ](ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) هژده . هجده . هشده .