کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هبلیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هبلیس
لغتنامه دهخدا
هبلیس . [ هَِ ] (ع اِ) کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). احدی . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). هبلس : ما فی الدار هبلیس ؛ یعنی نیست در آن خانه کسی . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
حبلیس
لغتنامه دهخدا
حبلیس . [ ح َ ] (ع ص ) دلاور. رجوع به حبلبس شود.
-
جستوجو در متن
-
هبلس
لغتنامه دهخدا
هبلس . [ هَِل ِ ] (ع اِ) کسی . (منتهی الارب ). احدی . (اقرب الموارد). کسی که انس گرفته شود به او. (معجم متن اللغة) (تاج العروس ): مابها هبلس ؛ نیست در آن خانه کسی ، احدی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). ه...