کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هبتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هبتر
لغتنامه دهخدا
هبتر. [ هََ ت َ ] (ع ص ) کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قصیر. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة).
-
واژههای همآوا
-
حبتر
لغتنامه دهخدا
حبتر. [ ح َ ت َ ] (اِخ ) ابن ضباب بن خشرم طهوی . مردی از بنوطهیة است . مذاکرات او با ذوالرمة شاعر عرب در الموشح مرزبانی چ 1343 هَ . ق . ص 180 و 181 یاد شده است . و شاید هم او مقصود راعی شاعر از این شعر باشد:فلما أتاها حبتر بسلاحه مضی غیر مبهور و منص...
-
حبتر
لغتنامه دهخدا
حبتر. [ ح َ ت َ ] (ع اِ) روباه . || (ص ) مرد کوتاه بالا. (منتهی الارب ). کوتاه محکم خلق . (مهذب الاسماء). کوتاه فربی . ج ، حباتر.