کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هأهاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هأهاء
لغتنامه دهخدا
هأهاء. [ هََ ءْ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان شتر را زجر کنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
هأهاء
لغتنامه دهخدا
هأهاء. [ هََ ءْ ] (ع ص ) مرد نیک خندنده . (منتهی الارب ). رجل هأهاء؛ مرد نیک خنده کننده . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
هأهاء
لغتنامه دهخدا
هأهاء. [ هََ ءْ ] (ع مص ) خواندن شتر را به علف به لفظ هی ٔ هی ٔ. || زجر کردن شتر به لفظ هأهاء و اسم آن «هی ٔ» باشد: هأهاء الراعی بالابل هئهاء و هأهاءً؛ خواند شتران را بعلف به لفظ هی ٔ هی ٔ و یا زجر کرد آنها را به لفظ هأهاء.(اقرب الموارد) (منتهی ...
-
هأهاء
لغتنامه دهخدا
هأهاء. [ هََ ءْ هََ ءْ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان شتر را زجر کنند. (منتهی الارب ). صوتی است که شتر را بدان زجر کنند. (اقرب الموارد).
-
هأهاء
لغتنامه دهخدا
هأهاء. [هََ ءْ هََ ءْ ] (ع ص ) مرد نیک خندنده . (منتهی الارب ). رجل هأهاء؛ مرد نیک خنده کننده . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
هئهاء
لغتنامه دهخدا
هئهاء. [ هَِ ءْ ] (ع مص ) رجوع به هأهاء شود.
-
هأهاءة
لغتنامه دهخدا
هأهاءة. [ هََ ءْ هََ ءَ ] (ع ص ) مؤنث هأهاء. زن نیک خنده کننده . (معجم متن اللغة).
-
خندنده
لغتنامه دهخدا
خندنده . [ خ َ دَ دَ / دِ ] (نف ) آنکه خنده کند. خنده کننده . ضاحک . (یادداشت بخط مؤلف ): هرهار؛ بیهوده خندنده . هأهاء؛ مرد نیک خندنده . (منتهی الارب ).