کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هاو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هاو
لغتنامه دهخدا
هاو. (صوت ) کلمه ای است که در هنگام حمله بر دشمن استعمال میکنند. (ناظم الاطباء) (اشتنگاس ).
-
واژههای همآوا
-
حاو
لغتنامه دهخدا
حاو. [ وِن ْ ] (ع ص ) (از «ح ی ی ») رجل حاو؛ مرد مارگیر. (منتهی الارب ). حَوّاء. حاوی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
هاوهاو
لغتنامه دهخدا
هاوهاو. (اِ صوت ) رجوع به هاو شود.
-
غابات
لغتنامه دهخدا
غابات . (ع اِ) ج ِ غابة. بیشه ها. بیشه هاو صحراها. (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به غابة شود.
-
تاریخ ادیان
لغتنامه دهخدا
تاریخ ادیان . [ خ ِ اَدْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تاریخی که از دین هاو آئین های مختلف بحث کند. رجوع بتاریخ مذاهب شود.
-
صحراگرد
لغتنامه دهخدا
صحراگرد. [ ص َ گ َ ] (نف مرکب ) بیابان گرد. || آنکه در بیابان گردد و کشت هاو مزارع را بپاید چهارپا ومردمان بدان گزند نرسانند. رجوع به صحراگردی شود.
-
ملکشاه اول
لغتنامه دهخدا
ملکشاه اول . [ م َ ل ِ هَِاَوْ وَ ] (اِخ ) سومین از سلاطین سلاجقه ٔ آسیای صغیر (500 - 510 هَ . ق .). (از طبقات سلاطین اسلام ص 137).
-
پولک دوزی
لغتنامه دهخدا
پولک دوزی . [ ل َ ] (حامص مرکب ) عمل دوختن پولک و از آن صورتها و اشکال برآوردن جامه هاو پرده ها و گستردنیها چون سوزنی و روسینی و غیره .
-
ژاکسن
لغتنامه دهخدا
ژاکسن . [ س ُ ] (اِخ ) اندریو. نام مردی از مردم ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی ، متولد در واکس هاو کارولین شمالی بسال 1767 و متوفی بسال 1845 م . وی از 1829 تا 1837 رئیس جمهور آمریکا بوده است .
-
دهات
لغتنامه دهخدا
دهات . [ دِ ] (اِ) جمعی است در تداول عامه ده را به همان گونه که باغات جمع است باغ را. (یادداشت مؤلف ). ده و دهها و قریه هاو روستاها. (ناظم الاطباء). دهها با حومه و حوالی .
-
سمیرا
لغتنامه دهخدا
سمیرا. [ س َ ] (اِخ ) موضعی است در راه مکه مظمه . (جهانگیری ). موضعی است دو منزلی در طریق مکه بعد از «ثور» وپیش از «حاجر» واقع شده است . گویند در اطرافش کوه هاو بیشه ها یافت شود. (از معجم البلدان ) : وز پی خضر و پر روح القدس چون خط دوست در سمیرا سدره...
-
مراحل نشین
لغتنامه دهخدا
مراحل نشین .[ م َ ح ِ ن ِ ] (نف مرکب ) مسافر. (از رشیدی ) (از برهان ) (فرهنگ فارسی معین ). که در مراحل و منازل بین راه اقامت کند. کنایه از کثیرالسفر که اقامتگاهش منزل هاو مرحله های بین راه است . || (اِ مرکب ) کنایه از هر یک از کواکب سبعه ٔ سیاره باشد...
-
مضارب
لغتنامه دهخدا
مضارب . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مِضْرَب . خیمه هاو چادرهای بزرگ . (از اقرب الموارد) : سپاه ، دست از قتل بازداشتند و با مضارب و منازل خویش آمدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 104). || حیله ها و تدابیر جنگی . (از ذیل اقرب الموارد).