کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هارونیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هارونیه
لغتنامه دهخدا
هارونیه . [ ] (اِخ ) قریه ای است در چهار فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق ابرقوه . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
هارونیه
لغتنامه دهخدا
هارونیه . [ نی ی َ ] (اِخ ) از قراء بغداد، در نزدیکی شهر «ابان » در راه خراسان واقعشده ، و در آن پل عجیب البنائی است که به سبب وجود آن به پل هارونیه معروف شده است . (از معجم البلدان ).
-
هارونیه
لغتنامه دهخدا
هارونیه . [ نی ی َ ] (اِخ ) نام سوری است که بر گرد شهر مرعش بنا شده بود. (از معجم البلدان ).
-
هارونیه
لغتنامه دهخدا
هارونیه . [ نی ی َ ](اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز، واقع در 23 هزارگزی شمال خاوری شبستر و سه هزارگزی شوسه ٔ جلفا به تبریز. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای 331 تن سکنه ٔ شیعه ٔ ترک زبان است . آب آن از چشمه و محصولات ...
-
هارونیه
لغتنامه دهخدا
هارونیه . [ نی ی َ ](اِخ ) نام طایفه ای از طوائف کرد. (از تاریخ کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 113).
-
هارونیه
لغتنامه دهخدا
هارونیه . [ ی َ ] (اِخ ) شهرکی است نزدیک مرعش ، در ثغور شامی بر گوشه ٔ کوه لُکام این شهر را هارون الرشید در سال 183 هَ . ق . بنا کرده و دارای دو سور و دروازه های آهنین بوده است . رومیان این شهر را خراب کردند وبعدها سیف الدوله غلام خود غرقویه را به آن...
-
جستوجو در متن
-
هارونی
لغتنامه دهخدا
هارونی . (اِخ ) شهرکی است (به شام ) بر کوه ، هارون الرشید کرده است . (حدود العالم ). یاقوت در معجم البلدان آن را هارونیه ضبط کرده است . رجوع به هارونیه شود.
-
عین
لغتنامه دهخدا
عین . [ ع َ ] (اِخ ) دهی به شام در پائین کوه لکام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قریه ای است زیر جبل لُکّام در نزدیکی مرعش . درب العین به این مکان منسوب است که از آنجا به «هارونیة» راه دارد، و آن شهری است لطیف و زیبا در ثغور مصیصة. (از معجم البلدان ).
-
هارونی
لغتنامه دهخدا
هارونی . [ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به هارون و هارون قریه ای است در اسفل واسط عراق . (انساب سمعانی ). منسوب است به هارونیه ، که قریه ای است از سواد عراق . (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 283).- قلیه ٔ هارونی ؛ نام قسمی از قلیه باشد: از حلق چون گذشت شود...
-
شهرابان
لغتنامه دهخدا
شهرابان . [ ش َ ] (اِخ ) شهربان . قریه ٔ بزرگی است با باغهای نخیل از نواحی خالص در مشرق بغداد، و عده ای از اهل علم از آنجا برخاسته اند. (از معجم البلدان ). حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب نویسد: از او [ خانقین ] تا رباط جلولا... پنج فرسنگ ، از او تا هارون...
-
مرعش
لغتنامه دهخدا
مرعش . [ م َ ع َ ] (اِخ ) شهری است به شام ، نزدیک انطاکیه . (منتهی الارب ). شهرکی است خرم [ به شام ] و آبادان و خرد و با کشت بسیار و آبهای روان . (حدود العالم ). یاقوت گوید شهری است در سرحد میان شام و روم آن را دو باره و خندق ، و در میانه باره ٔ دیگر...
-
طاش کبری زاده
لغتنامه دهخدا
طاش کبری زاده . [ ک ُ را دَ / دِ ] (اِخ ) از فضلای نامی کشور ترکیه است که در قرن دهم میزیسته .وی را کتابی است بنام شقائق النعمانیة فی علماءالدولة العثمانیة، در پایان کتاب مزبور، ترجمه ٔ احوالی ازخود نوشته که ترجمه ٔ آن در ذیل درج میگردد. فاضل مزبور ن...