کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هئچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هئچ
لغتنامه دهخدا
هئچ . [ هََ ءِ ] (اوستایی ، مص ) در زبان اوستا به معنی آب پاشیدن یا آب ریختن و تر کردن به کار رفته . در تفسیر اوستا واژه ٔ هئچ در پهلوی به آشنجیتن گردانیده شده ، همان است که در فارسی پشنجیدن به جای مانده یعنی آب پاشیدن . (فرهنگ ایران باستان تألیف پو...
-
جستوجو در متن
-
پشنجیدن
لغتنامه دهخدا
پشنجیدن .[ پ َ / پ ِ ش َ دَ ] (مص ) آب و امثال آن پاشیدن . گل نم زدن . پشنک زدن . مصدر هئچ در اوستا بمعنی آب پاشیدن یا آب ریختن و ترکردن بکار رفته و هئچت اسب بمعنی «دارنده ٔ اسب پشنجیده » یا «دارنده ٔ اسب آب پاشیده شده »یا «دارای اسب شست و شو شده » ا...
-
هئچت اسپ
لغتنامه دهخدا
هئچت اسپ . [ هََ ءِ چ َ اَ پ َ ](اِخ ) (اوستایی ) هچدسپ ، نام چهارمین نیای زرتشت است ، چند بار پیغمبر از او در سرودهای خود گاتها یاد میکند چنانکه در یسنا 46 بند 15 و یسنا 53 بند 3 نام وی دیده میشود. در مروج الذهب هجدسف آمده است . جزء اول این نام از م...