کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیلوفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیلوفر
لغتنامه دهخدا
نیلوفر. [ ف َ ] (اِ) (جشن ...) جشن نیلوفر جشنی بوده است که ایرانیان قدیم برپا می داشته اند. مؤلف برهان قاطع ذیل «مرداد» آرد: «مرداد.... نام روز هفتم باشد از هر ماه شمسی و بعضی روز هشتم گفته اندو فارسیان بنابر قاعده ٔ کلی این روز را عید کنند و جشن سا...
-
نیلوفر
لغتنامه دهخدا
نیلوفر. [ ف َ ] (اِ) نیلوفر معمولی یا نیلوفر آبی گیاهی است از تیره ٔ نیلوفرهای آبی که نزدیک به تیره ٔ آلاله ها است . این گیاه آبزی است و در مناطق گرم و معتدل می روید. برگهایش قلبی شکل و مسطح است . درازای دمبرگ طویل است و برگها در سطح آب شناورند. این ...
-
واژههای مشابه
-
گل نیلوفر
لغتنامه دهخدا
گل نیلوفر. [ گ ُ ل ِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی از جنس لاله و کبودرنگ که بیشتر در آب روید و چون سر از آب برآرد بشکفد. (ناظم الاطباء). رجوع به نیلوفر شود.
-
جشن نیلوفر
لغتنامه دهخدا
جشن نیلوفر. [ ج َ ن ِ ف َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جشنی است که فارسیان در روز هفتم خردادماه کنند. (برهان قاطع). رجوع به نیلوفر در همین لغت نامه شود.
-
اصل نیلوفر
لغتنامه دهخدا
اصل نیلوفر. [ اَ ل ِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اصل النیلوفر و نیلوفر شود.
-
جستوجو در متن
-
نیلوپر
لغتنامه دهخدا
نیلوپر. [ پ َ ] (اِ) نیلوفر. رجوع به نیلوفر شود.
-
فل
لغتنامه دهخدا
فل . [ ف ُ ] (اِ) نیلوفر باشد.(برهان ). نیلوفر. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به نیلوفر و نیلوفل شود. || بیخ نیلوفر، و بعضی گویند بیخ نیلوفر هندی است ، و فاغیه همان است . (برهان ). فاغیه . (فرهنگ فارسی معین ). فاغیه است که بیخ نیلوفر هندی باشد. (فهرست مخ...
-
نینوفر
لغتنامه دهخدا
نینوفر. [ ن َ ف َ ] (اِ) لغتی است در نیلوفر. (منتهی الارب ). رجوع به نیلوفر شود.
-
لیلوپل
لغتنامه دهخدا
لیلوپل . [ پ َ ] (اِ) نیلوفر. لیلوپر. و رجوع به لیلوپر و نیلوفر شود.
-
لیلوفر
لغتنامه دهخدا
لیلوفر. [ ف َ ] (اِ) نیلوفر. لیلوپر. لیلوپل . و رجوع به لیلوپر و نیلوفر شود.
-
لینوفر
لغتنامه دهخدا
لینوفر. [ ف َ ] (اِ) نیلوفر. نیلوپل . لیلوپل . رجوع به نیلوفر شود.
-
نیلوبرک
لغتنامه دهخدا
نیلوبرک . [ ب َ ] (اِ) نیلوفر. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 402) (ناظم الاطباء). رجوع به نیلوفر شود.
-
نیلوپل
لغتنامه دهخدا
نیلوپل . [پ َ ] (اِ) نیلوفر. رجوع به نیلوفر شود : آب انگور و آب نیلوپل شد مرا از عبیر ومشک بدل .بوشکور.