کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکوهیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکوهیدن
لغتنامه دهخدا
نکوهیدن . [ ن ِ دَ ] (مص ) سرزنش کردن . (غیاث اللغات ) (از برهان قاطع) (از معیار جمالی ) (ناظم الاطباء). ملامت کردن . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). نکوهش . (جهانگیری ). مذمت نمودن . عیب گفتن . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). بدگوئی کردن . (فرهنگ خطی...
-
جستوجو در متن
-
نانکوهیدن
لغتنامه دهخدا
نانکوهیدن . [ ن ِ دَ] (مص منفی ) مقابل نکوهیدن . رجوع به نکوهیدن شود.
-
نکوهان
لغتنامه دهخدا
نکوهان . [ ن ِ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال نکوهیدن . (یادداشت مؤلف ).
-
مساساة
لغتنامه دهخدا
مساساة. [م ُ ] (ع مص ) سرزنش کردن و نکوهیدن . (منتهی الارب ).
-
عذل
لغتنامه دهخدا
عذل . [ ع َ ] (ع مص ) نکوهیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ملامت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). ملامت کردن کسی را. (از اقرب الموارد).
-
تذامم
لغتنامه دهخدا
تذامم . [ ت َ م ُ ] (ع مص ) همدیگر را نکوهیدن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (المنجد).
-
لومة
لغتنامه دهخدا
لومة. [ ل َ م َ ] (ع مص ) لوم . سرزنش . سرکوفت . ملام . ملامة. نکوهیدن . (منتهی الارب ). نکوهش : لومة لائم .
-
ثرب
لغتنامه دهخدا
ثرب . [ ث َ ] (ع اِ) سرزنش کردن . نکوهیدن بر گناه . || ثرب مریض ؛ برکندن جامه ٔ بیمار.
-
تعذیل
لغتنامه دهخدا
تعذیل . [ ت َ ] (ع مص ) بسی ملامت کردن . (زوزنی ). نکوهیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ملامت کردن . (از اقرب الموارد).
-
ثلب
لغتنامه دهخدا
ثلب . [ ث َ ] (ع مص ) سرزنش کردن . نکوهیدن . عیب نمودن . نقص کردن . || راندن . || برگردانیدن . || رخنه کردن .
-
تهجاء
لغتنامه دهخدا
تهجاء. [ ت َ ] (ع مص )نکوهیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ). دشنام دادن کسی را به شعر. (منتهی الارب ) (آنندراج ): هجاه هجواً و هجاء و تهجاء. (ناظم الاطباء). برشمردن معایب کسی و قرار دادن آنها در شعر و دشنام دادن و نکوهیدن . (از اقر...
-
تلاوم
لغتنامه دهخدا
تلاوم . [ ت َ وُ ] (ع ص ) یکدیگر را ملامت کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). همدیگر را نکوهیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
لاحی
لغتنامه دهخدا
لاحی . (ع ص ) نعت فاعلی از لحی بمعانی پوست از درخت باز کردن و نکوهیدن کسی را. (از منتهی الارب ). پوست کن . پوست باز کننده .
-
اثراب
لغتنامه دهخدا
اثراب . [ اِ ] (ع مص ) ثَرب . تثریب . سرزنش کردن . نکوهیدن بر گناه . || پیه ناک گردیدن : اثرب الکبش ؛ پیه ناک گردید قچقار. (منتهی الارب ).