کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکوفعل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکوفعل
لغتنامه دهخدا
نکوفعل . [ ن ِ ف ِ ] (ص مرکب ) نکوکردار. خوش رفتار : نام نیکو را بگستر شو به فعل خویش نیک تات گوید ای نکوفعل آنکه او آوا کند.ناصرخسرو.
-
واژههای همآوا
-
نکوفال
لغتنامه دهخدا
نکوفال . [ ن ِ ] (ص مرکب ) به شگون نیک . فرخ فال . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
نکوکردار
لغتنامه دهخدا
نکوکردار. [ ن ِ کو ک ِ ] (ص مرکب ) نیکوکردار. نکوکار. نکوفعل . نیکوعمل : نکودل است و نکوسیرت و نکومذهب نکونهاد و نکوطلعت و نکوکردار. فرخی .بدین کریمی و آزادگی که داند بودمگر امیر نکوسیرت نکوکردار. فرخی .چو دیدم روی خوبش سجده کردم بحمداﷲ نکوکردارم امش...
-
فعل
لغتنامه دهخدا
فعل . [ ف ِ ] (ع اِ) حرکت مردم . (منتهی الارب ). اسم حدث و آن کنایت از حرکت انسان است . (از اقرب الموارد). کردار یا کنایت از عملی است متعدی . ج ، فِعال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، فعال ، افعال . جج ، افاعیل . (فرهنگ فارسی معین ). علم ، مق...
-
تاوان
لغتنامه دهخدا
تاوان . (اِ) غرامت . (صحاح الفرس ) (فرهنگ خطی کتابخانه ٔ دهخدا) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (برهان ) (ناظم الاطباء). جریمانه . (ناظم الاطباء). جریمه . وجه خسارت . جبران ضرر : به تاوانْش دینار بخشم ز گنج بشویم دل غمگساران ز رنج . فردوسی ...