کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکر
لغتنامه دهخدا
نکر. [ ن َ ] (ع اِمص ) زیرکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فطانت . (ناظم الاطباء). دهاء. فطنت . (اقرب الموارد). نُکْر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
-
نکر
لغتنامه دهخدا
نکر. [ ن َ ک َ ] (ع مص ) ناشناختن امر را. (از منتهی الارب ) . نادانستن کاری را. (از اقرب الموارد). نُکْر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). نکور. نکیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نُکُر. (ناظم الاطباء). || ناشناختن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101). نش...
-
نکر
لغتنامه دهخدا
نکر. [ ن َ ک ِ ](ع ص ) زیرک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).داهی . فَطِن . (اقرب الموارد). نَکُر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، انکار. || مردی که انکار منکر می کند. (ناظم الاطباء). رجل نکر؛ مردی انکارکننده . (مهذب الاسماء). نَکُر. نُک...
-
نکر
لغتنامه دهخدا
نکر. [ ن ُ ] (ع مص ) ناشناختن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). نَکَر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (ص ) منکر. (اقرب الموارد). امرمنکر. (فرهنگ فارسی معین ). منکر از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نُکُر. (منتهی ال...
-
نکر
لغتنامه دهخدا
نکر. [ ن ُ ک َ ](ع مص ) زیرک گردیدن . || دشوار گشتن . || (ص ) معین . (فرهنگ فارسی معین ) : پس حکم کرد آتشی را و نکرتا شود حل مشکل آن دو نفر. مولوی (از فرهنگ فارسی معین ).- نکر ساختن ؛ معین کردن . (فرهنگ فارسی معین ) : هم نکر سازید از بهر ثمودصیحه ای...
-
نکر
لغتنامه دهخدا
نکر. [ ن ُ ک ُ ] (ع مص ) رجوع به نَکَر شود. || (ص ) امراءة نکر؛ زن زیرک . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). داهیة. فَطِنة. (اقرب الموارد). || مُنْکَر. (اقرب الموارد) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (المنجد). || نُکْر. کار سخت . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
منکر
لغتنامه دهخدا
منکر.[ م ُ ک َ ] (ع مص ) نُکُر. نُکر. نکراء. (منتهی الارب ). نُکُر. (ترجمان القرآن ). رجوع به همین کلمات شود.
-
انکار
لغتنامه دهخدا
انکار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَکِر و نَکُر و نُکُر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مفردات کلمه شود.
-
نکور
لغتنامه دهخدا
نکور. [ ن ُ ] (ع مص ) ناشناختن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). نَکَر. نُکْر. نکیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). نَکْر. (متن اللغة). رجوع به نکر شود.
-
نکیر
لغتنامه دهخدا
نکیر. [ ن َ ] (ع اِمص ) انکار. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). جحود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اسم است انکار را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) : و به پادشاهی مصر اندر ...
-
نکراء
لغتنامه دهخدا
نکراء. [ ن َ ] (ع اِمص ) زیرکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دهاء. فطنت . (اقرب الموارد) (متن اللغة). نَکْر. نکار. (متن اللغة). || (ص ، اِ) منکر. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). منکر از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (نا...
-
ناشناختن
لغتنامه دهخدا
ناشناختن . [ ش ِ ت َ ] (مص منفی ) نشناختن . استنکار. (زوزنی ) (منتهی الارب ). انکار. (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ). نکر. (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). تناکر.(منتهی الارب ). مقابل شناختن . رجوع به شناختن شود.
-
استال
لغتنامه دهخدا
استال . [ اِ ] (اِخ ) مادام دُ... دختر نِکِر، مولد پاریس سال 1766 م . نویسنده ٔ مشهور فرانسوی . وی دارای افکار سیاسی آزادی خواهانه بودو به امر ناپلئون اول تبعید شد و در سال 1817 م . درگذشت . افکار ادبی او مبنای رمانتیسم گردید. او راست :دلفین ، کرین ،...
-
نکارة
لغتنامه دهخدا
نکارة. [ ن َ رَ] (ع اِمص ) زیرکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دهاء. فطنت . (متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد). || جهالت . (المنجد) (متن اللغة) (ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ). || (مص ) سخت و دشوار گردیدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج...